به خدا گفتم!
چرا مرا از خاک آفریدی؟
چرا از آتش نيستم !؟
تا هرکه قصد داشت بامن بازی کند،
او را بسوزانم...
خدا گفت: تو را از خاک آفريدم
تا بسازي ! . . .
نه بسوزاني !
تو را از خاک، از عنصري برتر ساختم . . .
تا با آب گـِل شوي و زندگي ببخشي . . .
از خاک آفریدم تا اگر آتشت زنند ! . . .
بازهم زندگي کني و پخته تر شوي . . .
باخاک ساختمت تا همراه باد برقصي . . .
تا اگر هزار بار تو را بازی دادند، تو برخيزي ! . . .
سر برآوري ! . . .
در قلبت دانهٔ عشق بکاري ! . . .
و رشد دهي و از ميوهٔ شيرينش زندگی را دگرگون سازی ! . . .
پس به خاک بودنت ببال
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی آتشت
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
بر خاکی نشسته بودم
که خدا آمد و کنارم نشست!
گفت: مگر کودک شده ای، که با خاک بازی میکنی!
گفتم: نه! ولی...
از بازی آدمهایت خسته شده ام!
همان هایی که حس می کنند هنوز خاکم
و روح تو در من دَمیده نشده
من با این خاک بازی میکنم، تا آدمهایت را بازی ندهم!
خدا خندید...
پرسیدم خدایا
چرا از آتش نیستم!؟
تا هر که قصد بازی داشت را بسوزانم!
خدا اما ساکت بود!
گویا از من دلخور شده بود!
گفت:
تو را از خاک آفریدم
تا بسازی، نه بسوزانی...!
تو را از خاک از عنصری برتر ساختم
از خاک ساختم
که با آب گل شوی و زندگی ببخشی...
از خاک که اگر آتشت بزنند
باز هم زندگی میکنی و پخته تر میشوی...
با خاک ساختمت تا همراه باد برقصی...
تو را از خاک ساختم
تا اگر هزار بار آتش و آب و باد تو را بازی داد
تو برخیزی...
سر برآوری...
در قلبت دانهٔ عشق بکاری...
و رشد دهی و از میوهٔ شیرینش لذت ببری...
تو از خاکی
پس به خاکی بودنت ببال
و من هیچ نداشتم برای گفتن....
تو دوری و من ز دوری ات میسوزم
نزدیکی و من در آتشت میسوزم
پس من چه کنم ...چه خاک بر سر ریزم
از بودن و از نبودنت میسوزم