Don't misunderstand me from the very beginning.
I had read the end of the story
I wanted to lose myself!

سوءتفاهم نشه برات من از همون اول،
آخرِ داستان رو خونده بودم
خودم خواستم ببازم، خودم!

چاییِ آخرِ شب اینطوره که :
بیا بغلت کنم امروز خیلی خسته شدی .️

دوستت دارم
مثلِ نسبتِ نی
به دواتِ گلِ سرخ،
مثل کتاب فارسیِ سوم دبستانم،
مثلِ عصرِ جمعه،سینما، ساندویچ،

مثلِ دور زدنِ معلمی
که حواسش
به تقلب تو
در امتحانِ آخرِ سال نیست

#سیدعلی_صالحی

«دوام بیاور عزیز من، آخرِ قصه نباید بد تمام شود.»

آخرِ دوست داشتن اونجاست که آقای محمود درویش میگه:

"أراک، فأنجو من الموت، جسمک مرفأْ..."

می‌بینَمت،
از مرگ نجات می‌یابم،
تَنَت لَنگرگاهِ من است

سعی می‌کنم فکر نکنم، یا اقلا کمتر فکر کنم تا بتوانم زنده بمانم، تا به سرم نزند و پاک خودم را نبازم. نشسته‌ایم و تماشا می‌کنیم. می‌ترسم که آخرِ کار چیزی به اسمِ ایران فقط در تاریخ بماند و نه در جغرافیا...

شاهرخ مسکوب/روزها در راه


. .

از شاهکارهای روان انسان این است که در دنیای آن برعکس دنیای جسم، همیشه با یک گل بهار می‌شود. این حقیقتی‌ است که باعث می‌شود، تا لحظه‌ی آخرِ زندگی، امید وجود داشته باشد.

صبح از خواب پا میشی میری یه دور عکسای پروفایلشو نگاه می‌کنی و روزتو شروع می‌کنی؛
‏به کارات میرسی و دوباره آخرِ شب قبل از خواب یه‌ دور دیگه عکساشو می‌بینی و می‌خوابی…
‏و همین روند تا صبحی که دیگه از خواب بیدار نشی ادامه پیدا میکنه…

بالاخره می‌رسیم به اونجایی که صائب میگه، آرامش است آخرِ اضطراب ها...

No longer does this eye a second look at your eyes for the rest of your life ...

دیگه این چِشم تا آخرِ عمر حتی یه ثانیم زل نمیزنه به چشات...

.࿐