تو زیباییت فراتر از ظاهر و قیافست! تو از باطن قشنگی،تو وقتی حرف میزنی انگار از اعماق قلب و روحت صحبت میکنی و همه جا رو با قشنگی شخصیتت پر میکنی و این چقدر واسم باعث افتخاره.️
|آرمی|
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی آرمی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
تو را دوست دارم ؛
و این دوست داشتن !
حقیقتی است که مرا به زندگی
دلبسته میکند ...
آرمین احمدی
•❥•♡ ♡•❥
.
•••My life is like a roller coaster•••
that breaks down when going up!
﮼زندگیمَنیکترَنهواییهکِموقعاوجگِرفتَنازکآرمیفته...(:!
▵⚉⁻ᴱⁿᵈᵖᵃʳᵗ
بانوی من
اگر دست من بود
برایت پایتختی
در گوشهی زمان میساختم
که ساعتهای شنی و خورشیدی
در آن کار نکنند
مگر آنگاه؛
که دست های کوچک تو
در دستان من آرمیدهاند ...
#نزار_قبانی
صبح ها ،
خورشید بیدارم میکند ...
تا با هم ،
دنبال تو بگردیم ...
در کدام مغرب آرمیدهای
که در هیچ مشرقی، طلوع نمی کنی ...؟
گاهی اگر یک «دوستت دارم» را
ثانیه ای به تاخیر اندازی
سالها دیر می شود...
"آرمین یوسفی"
استخوان های سه شهید گمنام را برای دفن به یک شهر میبرند و در حیاط یک مسجد به خاک میسپارند.
زنی که در همسایگی مسجد بود و فرزند فلجی داشت از این موضوع ناراحت میشود و زبان به شکوه باز میکند که محله ما را تبدیل کردید به قبرستان و از فردا قیمت خانه ما پایین میآید و ....
شب که میخوابد مردی به خوابش میآید و به او میگوید :
من یکی از این سه شهید هستم، ما را به اختیار خود اینجا نیاورده اند به هر حال طوری شده که با هم همسایه شده ایم و در رسم همسایگی درست نیست که همسایه از ما ناراحت باشد برای همین و برای جبران، شفاعت فرزندت را پیش خدا کرده ایم و به اذن خدا او شفا خواهد یافت. بلند شو و بایست و سه بار صلوات بفرست و فرزندت را صدا کن تا به اذن خدا شفا یابد.
وقتی فرزندت شفا یافت بدان که نام من فلان است و در قبر وسطی آرمیده ام خانه ما در کاشان در فلان محله است و نام پدرم فلان است خبر محل دفنم را به او برسان.
زن از خواب بیدار میشود و شفای فرزندش را میبیند و یقین پیدا میکند و به دنبال آدرس میگردند.
به کاشان میروند و در روستایی به دنبال پدر شهید میگردند وقتی او را پیدا نمیکنند ناامید باز میگردند که در راه در ابتدای جاده پیرمردی را میبینند و از او میپرسند که فلان کس را میشناسی؟ پیرمرد جواب میدهد که خودم هستم، آنها خوشحال میشوند که پیرمرد را پیدا کرده اند و از او میپرسند که چرا اینجا نشسته ای؟ ما تمام روستا را به دنبال تو گشتیم، مرد میگوید که دیشب خواب پسرم را دیدم که به من گفت پدر جان فردا از من خبری برایت می آورند . من نیز به همین خاطر اینجا آمدم و منتظر خبر بودم...
آنان که در کنار رضا آرمیده اند ' کفران نعمت است بهشت آرزو کنند...
آرمین
.
.
.
.
2afm
.
.
.
.
ﺳﺘﺎﺩ ﺻﺪﺍﻣﻮ ﺩﺍﺭﯼ ، ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻣﺖ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺣﺘﯽ ، ﻣﻦ ......
......... ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﻋﻤﺖ ﮐﺎﺭﯼ ....
ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﯿﻢ ، ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﯽ ...
ﺗﺮﻣﻪ ﺁﺧﺮﻡ ﻭ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﻡ ﻧﯿﺲ ﺍﻭﻥ ﺣﺴﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺗﺮﻡ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﺴﺖ ...
ﺷﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﻭﻝﺷﻢ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺷﺘﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺩﺭﺱ
ﺭﻭ ﻫﻤﻪ ﺣﻀﻮﺭﯼ ﻫﺎﻡ ، ﺑﺴﺘﯽ ﭼﻄﻮﺭ ﭼﺸﺎﺗﻮ ، ﻫﯿﺲ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﮕﻮ ، ﻓﻘﻂ ﺑﺒﺮ ﺻﺪﺍﺗﻮ
ﺑﺒﯿﻦ ﭼﻪ ﺩﭘﺮﺳﻢ ! ﺑﺒﯿﻦ ﭼﻪ ﺑﯽ ﺣﺴﻢ ، ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﮐﻞ ﻭﺍﺣﺪ ﻫﺎﻡ ﺑﻪ 40 ﺗﺎ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺮﺳﻦ
واای خدا
دیروز داشتم از کلاس برمیگشتم
یه پسر 11-12 ساله سوار دوچرخش ازکنارم رد شد
درحـــــــــــــــالیـــــــــکه:
یه گوشی گلکسی دستش بود و آهنگ جدیده آرمین2afm داشت پخش میشد !
خودشم بلند بلند میخوند
دیگه خستم از خاطرات موندگارت/بدم میاد از اون نگاهت... انگار هزاربار طرف جواب رد داده بود بهش!
میخواستم بزنم به شونهاش بگم داداش شکست عشقیتُ تو مراحل جنینی تجربه کردی؟