وقتى به مرحله اى برسى كه نيازى به
تحت تاثير قرار دادن كسى نداشته باشى، آزاديت شروع ميشه ...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی آزادي
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
دنيا زيباتر مي شود ، اگر :
در حضور بیمار ، سلامتي مان را به رخش نکشيم !
در حضور فقیر ، دم از مال منالمان نزنيم !
در حضور ناتوان ، قدرت نمایي نکنيم !
در حضور غصه دار ، خوشحالي نکنيم !
در حضور زنداني ، آزادي مان را جلوه نمایي نکنيم
در حضور افرادي که فرزند ندارند ، از بچه هایمان تعریف نکنيم !
در حضور یتیم ، از پدر و مادرمان تعریف نکنيم !
بعضي آدمهـا هستند ؛
که وقتي گرفتارشون ميشي ...
ديگه از آزادي بَدت ميـاد !
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
آى ام از اونا ✋❤️ :))
خدایاسلام
مابیدارشدیم
سرحالیم
امیدداریم
وميخندیم
اینهاهمه ازکرم توست
شکرﺧﺪﺍﻳﺎﺩﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﻫﺮ روزﺑﻪ ﻓﻜﺮﻣﺎﻥ:ﻣﻨﻄﻖ
ﺑﻪ ﻗﻠﺒﻤﺎﻥ:ﺁﺭﺍﻣﺶ
ﺑﻪ ﺭﻭﺣﻤﺎﻥ:ﭘﺎﮐﯽ
ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ:ﺁﺯﺍﺩﻱ
ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻬﺎﻳﻤﺎﻥ:ﻗﺪﺭﺕ
ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﻴﻤﺎﻥ:ﻋﺸﻖ
ﺑﻪ رفاقتمان:ﺗﻌﻬﺪ
ﻭ ﺑﻪ ﺗﻌﻬﺪﻣﺎﻥ:ﺻﺪﺍﻗﺖ
ﻋﻄﺎ ﻓﺮﻣﺎ
آزادي در پريدن نيست، در لحظه ايست که
براي اولين بار اعتماد ميکني و بر روي دستاني قرار مي گيري که
تورا قفس نمي شوند...
دوستان این متن وخودم نوشتم!!لطف کنین بخونین واگه نظری داشتین حتمابگین!!!
"من يک تبعيدي ام...
به جايي که...به دنيايي که...سکوت فرياد ميزند
آنقدر که حنجره اش خش برميدارد
سرزميني که صدا در آن جريان ندارد
هيچ چيز
سکوت مطلق...
روحم در اين بي رحمي عميق زنجير شده!!
صدايي که در گلو خفه ميشودو گوشي که گداي کلمات ميشود.
بغضي که به خاک ميسپرد شکستنش را...
دنيايي که نه چشم ميبيند ونه نگاهي خوانده ميشود
مثل اينکه زل زده باشي به يک فصل نرسيده...
وانتظاري که هيچ کس در آن سويش نيست،يک انتظار مطلقا يک طرفه...
واشکي متبلور ميشود اما به بلوغ نميرسد
وبه خاک ميسپرد سقوطش را از چشمه ي دريايي اش...
زنداني نيستم!!آزادم!آزاد
نه چون پرنده اي که در آسمان اوج ميگيردو ميشکند سپر تندبادهارا
نه چون پروانه اي که روزي هزاران بار حس زنده بودن در او احيا ميشود، دوباره ودوباره
بلکه مثل بچه گنجشکي که توي لانه ي چوبي اش دل ميزند براي پرواز،بال ميزند،بال ميزند
اما هيچ!!!هيچ
همه فکر ميکنند پرواز را ياد نگرفته!!پس مادرش کو؟؟
همه به دنبال مقصري ديگر!!
اما از کجا معلوم که پرواز را از خاطر نبرده باشد؟؟!!
خاطره ي چگونه ي تکاندن بالهايش پشت ميله هاي سخت فراموشي محبوس نشده باشد؟؟!!
از کجا معلوم تخم باروري آرزوهايش را مار نخورده باشد؟؟!!
داشتم ميگفتم!!
وآنقدر بال ميزند که خسته از اين مکرر بيهوده دوباره به خواب ميرود
خوابي که کسي نميداند بايد در انتظار بيداري دوباره اش ماند يا نه!؟؟!
شايد تخم آزادي من را نيز ماري از دنياي خودم خورده باشد؛
کسي چه ميداند...؟؟!!
بايد اعتراف كنم آزادي واقعي يعني اين كه،
"مهم نيست بقيه به چي فكر ميكنند!!"
آنقدر دوستت دارم
که هر چه بخواهی همان را بخواهم
اگر بروی شادم
اگر بمانی شادتر
تو را شاد تر می خواهم
با من یا بی من
بی من اما
شادتر اگر باشی
کمی
- فقط کمی -
ناشادم
و این همان عشق است
عشق همین تفاوت است
همین تفاوت که به مویی بسته است
و چه بهتر که به موی تو بسته باشد
خواستن تو تنها يک مرز دارد
و آن نخواستن توست
و فقط يک مرز ديگر
و آن آزادي توست
تو را آزاد مي خواهم ..
از آزادي سوار تاکسي شدم تا صادقيه ميگم چقدر شد؟ - ميگه 400تومن
- ميگم همش دو قدم راهه 400تومن!!
- ميگه اينطوري قدم برداري شلوارت پاره ميشه !!!!
خداییش راس گفتا :))