مارگوت بیکل خیلی زیبا برای محبوبش مینویسه و میگه:
«چون دوستت میدارم؛
مجبور نیستی آنگونه که روز آشناییمان بودی باقی بمانی.
چون دوستت میدارم؛
مجبور نیستی خود را محدود کنی به تصویری که از تو زنده مانده در من!
چون دوستت میدارم؛
میتوانی در خودت ببالی چیزهای جدیدی کشف کنی در وجودت میتوانی دگرگون شده، بشکفی، تازه شوی!
چون دوستت میدارم،
میتوانی آنچه هستی باقی بمانی و آنچه نیستی شوی...!»
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی آشناییِ
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
بیکل خیلی زیبا برای محبوبش مینویسه و میگه:
«چون دوستت میدارم؛ مجبور نیستی آنگونه که روز آشناییمان بودی باقی بمانی.
چون دوستت میدارم؛ مجبور نیستی خود را محدود کنی به تصویری که از تو زنده مانده در من!
چون دوستت میدارم؛ میتوانی در خودت ببالی چیزهای جدیدی کشف کنی، در وجودت میتوانی دگرگون شده، بشکفی، تازه شوی!
چون دوستت میدارم؛میتوانی آنچه هستی باقی بمانی و آنچه نیستی شوی..!»
به نظرم این قشنگ ترین نوع گفتن دوستت دارمه!
. .
خسته از آشناییهای تدریجی و غرییه شدنهای ناگهانی
با این موضوع کنار بیاید که دوست، رفیق، آشنا، یا افرادی که الآن باهاشون به هر نحوی در ارتباط هستید، قرار نیست تا همیشه به همین اندازه دوست و نزدیک باقی بمونن؛ گاهی توی بهترین حالت فقط یه آشناییِ ساده باقی میمونه. مثل ماجرای خیلیها که توی گذشته میشناختید و الآن یادشون افتادید...
. .
جدی این دیت رفتن برای آشنایی و اینا هم خیلی برام عجیبه. من اصلا نمیتونم در فرآیند آشناییای که با نیت ورود به رابطهست عاشق کسی شم. حتما باید همینطوری که طرف داره واسه خودش زندگیشو میکنه و فقط عادی همو میشناسیم عاشقش شم. =))
حال ما بعد از اشنایی با بعضیا رو فقط وحشی بافقی خوب توصیف میکنه:
چه غصهها که نخوردم،
ز آشناییِ تو...!
|زیتون|
حال ما بعد از اشنایی با بعضیا رو فقط وحشی بافقی خوب توصیف میکنه:
چه غصهها که نخوردم،
ز آشناییِ تو
- تو بگو چشمهایت
تشنهیِ کدامین نسیمِ آشناییست ،
که هر روز صبح ،
تا نامی از عشق میبرم
خورشید را در آغوش میکشی !؟!..
#معصومه_قنبری
خداوندا
برای شانههای خسته، قدری عشق
برای گامهای مانده در تردید، قدری عزم
برای زخمها، مرهم
برای اخمها، لبخند
برای پرسش چشمان ما، پاسخ
برای خواهش دستان ما، باران
برای واژهها، گرما
برای خوابها، رؤیا
برای این همه سرگشتگی، ایمان
برای این همه بیگانگی، الفت
برای بستگی، آغاز
برای خستگی، آغوش
برای ظلمت جان، روشناییهای پی در پی
برای حیرت دل، آشناییهای پر معنا
خداوندا
برای عشقهای خسته، قدری روح
برای عزمهای مانده، قدری راه...
"آمین"
"الهی به امید 'ِتو ..."