شاید یه استانداردهایی واسه انتخاب پارتنر داشته باشی،بگی قد بلند و مو فلان و هیکل آنچنانی و....
ولی اگه زمانش که برسه یکی به دلت میشینه که شبیه کدو تنبل از بالای نیسان افتاده هستش
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی آنچنا
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
بعضی وقتا به این فکر میکنم که از آدما کلا نمیشه ناراحت شد. هر کسی بکگراند خانوادگی و تربیتی خاص خودشو داره. ژن هایی که دلیل خیلی از رفتار هاشو توضیح میدن و ناخودآگاهی که منشأ میگیره از تمامی این چیزها و فرد آنچنان کنترلی روش نداره. ولی خب همیشه حوصله و اعصاب موشکافی این مسائل رو ندارم پس فقط نفرت میورزم.
جدیداً خیلی دارم به خودم سخت میگیرم و متوجهی این هستم اما، یه فرقی که با قبلاً دارم اینه که الان میگردم دنبالِ اون مرز باریکی که بین تونستن و نتونستنمه.
وقتی میبینم رسیدم به اون مرز ول میکنم، صبر میکنم، خستگی در میکنم و توجه رو به خودم میدم؛ و بعد از این دوباره تمام کارها از سر گرفته میشه.
همینکارم باعث شده تا ظرفیتم بالاتر بره و همیشه یه بند انگشت بیشتر از قبل بتونم ظرفیت داشته باشم.
یه بند انگشت آنچنان هم زیاد نیست اما وقتی کنار هم قرار میگیره، اما وقتی خودم به خودم اعتماد میکنم و میدونم که قرار نیست بیش از حد ظرفیتم انرژی صرف کنم و در نهایت به خودم باور دارم، اتفاقات خوبی میوفته.
دستهایش
نسبتی با سیب نداشت...
اما آنچنان بوی سیب را می داد
که تا آمدم لمسَش کنم
پرت ِ بهشتِ آغوشش شدم...!!
امید آذر
. .
تلخ ترین قسمت زندگی اونجاست که
جناب ابتهاج میگن:
پای اگر فرسودم و جان کاستم
آنچنان رفتم که خود میخواستم.
شب، آنچنانیها را آنچنانیتر میکند؛
غمگینها را غمگینتر
اضطرابیها را مضطربتر
تنوع طلبها و برونگراها را خیالپردازتر
کمالگراها را آرمانگراتر
نویسندهها را نویسندهتر
شعرا را شاعرتر
عشاق را عاشقتر
و.....
بقیهاش با شما
اونجا که #هوشنگ_ابتهاج میگه:
پای اگر فرسودم و جان کاستم
آنچنان رفتم که خود میخواستم!
. .
.
.برای فردایت
.مسیری روشن و زیبـا
.آرزو میڪنم
.آنچنان ڪه به اشتباه
.به ڪسی اعتمـاد
.و تڪیه نڪنی ،
."جز خدا "
.اوست ڪه عاشقانه
.دوستمان دارد...
شبتـون آرام و در پناه خدا..
که دل آنچنان ندادم
که دگر
ستانم او را ...
" اقبال لاهوری"
آنچنان جای گرفتی تو به چشم و دلِ من ،
که به خوبانِ دو عالم نظری نیست مرا ...
.#مولانای_جان