کپشن های مربوط به آهنگر

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی آهنگر

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

خدایا
من را بزن چون زدن های تو ارزش دارد .
پنبه را وقتی می زنند ، سفید میشود و ارزش پیدا می کند .
اگر کسی به گرفتاری ها چنین نگاهی داشته باشد ، دیگر جای ناامیدی برایش باقی نمی ماند .
این گرفتاری ها باید زمینه امید ما را فراهم بکند . زمینه نشاط ما را فراهم کند ولی چون ما با شیوه تربیتی خدا آشنا نیستیم ، تا مصیبتی می رسد ، ناراحت می شویم ...

آهنگرها یک گیره دارند و وقتی می خواهند روی یک تکه کار کنند ، آنرا در گیره میگذارند . خدا هم همینطور است . اگر بخواهد روی کسی کار بکند ، او را در گیره مشکلات می گذارد و بعد روی او کار می کند ...

"میرزا اسماعیل دولالی"

آهنگری پس از گذراندن جوانی پرشر و شور، تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند. سال‌ها با علاقه کار کرد، به دیگران نیکی کرد، اما با تمام پرهیزگاری، در زندگی‌اش اوضاع درست به نظر نمی‌آمد.
حتی مشکلاتش مدام بیش‌تر می‌شد.

یک روز عصر، دوستی که به دیدنش آمده بود و از وضعیت دشوارش مطلع شد، گفت: واقعا که عجبا. درست بعد از این که تصمیم گرفته‌ای مرد خداترسی بشوی، زندگی‌ات بدتر شده،
نمی‌خواهم ایمانت را ضعیف کنم اما با وجود تمام رنجهایی که در مسیر معنویت به خود داده‌ای، زندگیی‌ات بهتر نشده.

آهنگر مکث کرد و بلافاصله پاسخ نداد.

سرانجام بعد از سکوتی پُر معنا
اینگونه پاسخ داد :

در این کارگاه، فولاد خام برایم می‌آورند و باید از آن شمشیر بسازم.
می‌دانی چه طور این کار را می‌کنم؟
اول تکه‌ی فولاد را به اندازه‌ی جهنم حرارت می‌دهم تا سرخ شود. بعد با بی‌رحمی، سنگین‌ترین پتک را بر می‌دارم و پشت سر هم به آن ضربه می‌زنم، تا این که فولاد، شکلی را بگیرد که می‌خواهم. بعد آن را در تشت آب سرد فرو می‌کنم، و تمام این کارگاه را بخار آب می‌گیرد، فولاد به خاطر این تغییر ناگهانی دما، ناله می‌کند و رنج می‌برد.
باید این کار را آن قدر تکرار کنم تا به شمشیر مورد نظرم دست یابم. یک بار کافی نیست.
آهنگر مدتی سکوت کرد و سپس ادامه داد:

گاهی فولادی که به دستم می‌رسد، نمی‌تواند تاب این عملیات را بیاورد. حرارت، ضربات پتک و آب سرد، تمامش را ترک می‌اندازد. می‌دانم که این فولاد، هرگز تیغه‌ی شمشیر مناسبی در نخواهد آمد. آنوقت است که آنرا به میان انبوه زباله‌های کارگاه میاندازم.
باز مکث کرد و بعد ادامه داد:

می‌دانم که در آتش رنج فرو می‌روم. ضربات پتکی را که زندگی بر من وارد کرده، پذیرفته‌ام، و گاهی به شدت احساس سرما می‌کنم. انگار فولادی باشم که از آبدیده شدن رنج می‌برد. اما تنها دعایی که به درگاه خداوند دارم این است :

«خدای من، از آنچه برای من خواسته‌ ای صرفنظر نکن تا شکلی را که می‌خواهی ، به خود بگیرم. به هر روشی که می‌پسندی ادامه بده ؛ هر مدت که لازم است، ادامه بده، اما هرگز، هرگز مرا به کوه زباله‌های فولادهای بی فایده پرتاب نکن»

قرار نبوده

قرار نبوده تا نم باران زد ، دستپاچه شویم و زودچتری ازجنس پلاستیک روی سر‌ بگیریم مبادا مثل کلوخ آب شویم....
قرار نبوده
این قدر دور شویم و مصنوعی!
ناخن های مصنوعی،
دندان های مصنوعی،
خنده های مصنوعی،
آواز‌های مصنوعی،
دغدغه های مصنوعی...

هر چه فكر می‌کنم می‌بینم قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم،
این همه مسابقه و مقام و رتبه و دندان به هم نشان دادن برای چیست؟

قرار نبوده
همه از دم ، درس خوانده بشویم
از دم ، دکترا به دست بر روی زمین خدا راه برویم،
بعید می دانم راه تعالی بشری از دانشگاه ها و مدرکهای ما رد بشود.

باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند،
دراز بکشد نی لبک بزند,
با سوز هم بزند و عاقبت هم یک روز در همان هیات چوپانی به پیامبری مبعوث شود.

یک کاوه لازم است که آهنگری کند که درفش داشته باشد که به حرمت عدل از جا برخیزد و حرکت کند.

قرار نبوده
این ‌همه در محاصره سیمان و آهن، طبقه روی طبقه برویم بالا،
قرار نبوده
این تعداد میز و صندلی‌ِ کارمندی روی زمین وجود داشته باشد،
بی شک این همه کامپیوتر...و پشت های غوز کرده ي آدم های ماسیده در هیچ کجای خلقت لحاظ نشده بوده...

تا به حال بیل زده‌اید؟
باغچه هرس کرده‌اید؟
آلبالو و انار چیده‌اید؟
کلاً خسته از یک روز ِکاري ِیَدی به رختخواب رفته‌اید؟
آخ که با هیچ خواب دیگری قابل مقایسه نیست....

این چشم ها
برای نورمهتاب یا نور ستارگان کویر برای دیدن رنگ زرد گل آفتابگردان ,
برای خیره شدن به جاري ِآب
شاید ،
اما ....
برای ساعت پشت ساعت،
روز پشت روز،
شب پشت شب ...
خیره ماندن به نور مهتابی مانیتورها آفریده نشده‌اند.!!!!!

قرار نبوده خروس ها دیگر به هیچ کار نیایند و ساعتهای دیجیتال صبح خوانی کنند.
آواز جیرجیرک های شب نشین حکمتی داشته حتما ً،
که شاید لالایی طبیعت باشد برای بخواب رفتن‌ ما تا قرص خواب‌ لازم نشویم و این طور شب تا صبح پرپر زدن اپیدمی نشود.....

من فکر می‌کنم قرار نبوده کار کردن جز بر طرف کردن غم نان،
بشود همه دار و ندار زندگی مان،
همه دغدغه‌زنده بودن مان,
همه دغدغه‌ زنده بودن ....

قرار نبوده کنار هم بودن و زاد و ولد کردن،
این همه قانون مدنی عجیب و غریب و دادگاه و مهر و حضانت و نفقه و زندان و گروکشی و ضعف اعصاب داشته باشد......

قرار نبوده
این طور از آسمان دور باشیم و
سی‌ سال بگذرد از عمر‌مان و
یک شب هم زیر طاق ستاره ها نخوابیده باشیم.....

قرار نبوده
کرِم ضد آفتاب بسازیم تا بر علیه خورشید عالمتاب و گرما و محبتش
زره بگیریم و جنگ کنیم....
قرار نبوده
چهل سال از زندگی رد کنیم اما کف پایمان یک بار هم بی واسطه کفش لاستیکی یا چرمی یک مسافت صد متری را با زمین معاشرت نکرده باشد....

قرار نبوده
من از اینجا و شما از آنجا، صورتکهای زرد به نشانه سفت بغل کردن و بوسیدن و دوست داشتن برای هم بفرستیم...
....
چیز زیادی از زندگی نمی‌دانم،
اما همین قدر می‌دانم که
این قرار نبوده هایی که برخلافشان اتفاق افتاده،
همگی مان را آشفته‌ و سردرگم کرده...!

ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺣﺪﺍﺩ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﻢ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻭ ﻋﻮﺽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺁﻫﻨﮕﺮ دادرس!!!

ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﺒﻠﺖ ﻣﯿﮕﯿﻢ:
.
.
ﺭﺍﯾﺎﻧﮏ ﻣﺎﻟﺸﯽ

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

خدایا, ارزش, دارد, پنبه, وقتی, زنند, سفید, میشود, پیدا, گرفتاری, چنین, نگاهی, داشته, باشد, دیگر, ناامیدی, برایش, باقی, ماند, باید, زمینه, فراهم, بکند, نشاط, شیوه, تربیتی, آشنا, نیستیم, مصیبتی, ناراحت, شویم, آهنگرها, گیره, دارند, خواهند, کنند, آنرا, میگذارند, همینطور, بخواهد, مشکلات, گذارد, میرزا, اسماعیل, دولالی, آهنگری, گذراندن, جوانی, پرشر, تصمیم, روحش, سالها, علاقه, دیگران, نیکی, تمام, پرهیزگاری, زندگیاش, اوضاع, درست, نمیآمد, مشکلاتش, مدام, بیشتر, میشد, دوستی, دیدنش, آمده, وضعیت, دشوارش, مطلع, واقعا, عجبا, گرفتهای, خداترسی, بشوی, زندگیات, بدتر, نمیخواهم, ایمانت, ضعیف, وجود, رنجهایی, مسیر, معنویت, دادهای, زندگییات, بهتر, نشده, بلافاصله, پاسخ, نداد, سرانجام, سکوتی, معنا, اینگونه, کارگاه, فولاد, برایم, میآورند, شمشیر, بسازم, میدانی, میکنم, تکهی, اندازهی, جهنم, حرارت, میدهم, بیرحمی, سنگینترین, میدارم, ضربه, میزنم, شکلی, بگیرد, بخار, میگیرد, خاطر, تغییر, ناگهانی, ناله, میکند, میبرد, تکرار, مورد, نظرم, یابم, کافی, مدتی, ادامه, فولادی, دستم, میرسد, نمیتواند, عملیات, بیاورد, ضربات, تمامش, میاندازد, میدانم, هرگز, تیغهی, مناسبی, نخواهد, آنوقت, انبوه, زبالههای, میاندازم, میروم, پتکی, وارد, کرده, پذیرفتهام, احساس, سرما, انگار, باشم, آبدیده, تنها, دعایی, درگاه, خداوند, آنچه, خواسته, صرفنظر, میخواهی, بگیرم, روشی, میپسندی, لازم, فولادهای, فایده, پرتاب, قرار, نبوده, باران, دستپاچه, زودچتری, ازجنس, پلاستیک, بگیریم, مبادا, کلوخ, مصنوعی, ناخن, دندان, خنده, آوازهای, دغدغه, میبینم, دستی, هایمان, رقابت, تنگانگ, باشیم, اثبات, کنیم, موجود, بهتری, هستیم, مسابقه, مقام, رتبه, نشان, دادن, چیست, خوانده, بشویم, دکترا, برویم, بعید, تعالی, بشری, دانشگاه, مدرکهای, بشود, گوسفندها, دراز, بکشد, بزند, عاقبت, همان, هیات, چوپانی, پیامبری, مبعوث, کاوه, درفش, حرمت, برخیزد, حرکت, محاصره, سیمان, طبقه, بالا, تعداد, صندلیِ, کارمندی, کامپیوتر, ماسیده, کجای, خلقت, لحاظ, زدهاید, باغچه, کردهاید, آلبالو, انار, چیدهاید, کلاً, خسته, ِکاري, ِیَدی, رختخواب, رفتهاید, دیگری, قابل, مقایسه, نورمهتاب, ستارگان, کویر, خیره, جاري, شاید, ساعت, ماندن, مهتابی, مانیتورها, آفریده, نشدهاند, خروس, نیایند, ساعتهای, دیجیتال, خوانی, جیرجیرک, نشین, حکمتی, حتما, لالایی, طبیعت, بخواب, رفتن, نشویم, پرپر, اپیدمی, نشود, کردن, ندار, دغدغهزنده, بودن, کنار, قانون, مدنی, عجیب, غریب, دادگاه, حضانت, نفقه, زندان, گروکشی, اعصاب, آسمان, بگذرد, عمرمان, ستاره, نخوابیده, کرِم, آفتاب, بسازیم, علیه, خورشید, عالمتاب, گرما, محبتش, پایمان, واسطه, لاستیکی, چرمی, مسافت, متری, معاشرت, نکرده, اینجا, آنجا, صورتکهای, نشانه, بوسیدن, داشتن, بفرستیم, زیادی, نمیدانم, برخلافشان, اتفاق, افتاده, همگی, آشفته, سردرگم, دادرس,