یه بار هم یه دوست پسر داشتم ابروهاش از من نازک تر بود ، موهاشم رنگ میذاشت، همیشه بهش حسودیم میشد اخه مامانم اجازه نمیداد ازینکارا کنم :(
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ابروهاش
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
توفک کردی فقط زنها دلبری بلدند؟
نه جانم..
بعضی مردا..
درست وقتی دارندآستین پیراهنه چهارخانه شان راتامیزنند وزیرلب آهنگ میخوننوابروهاشون توی هم گره خورده,
میشن دلبرترین آدم روی زمین...
یطوری که ضعف میکنی براشون اصلا...
یایکی ازهمون وقتایی که کنترل تلوزیونو بامظلومیت سمتت میگیرن وقراره ازفوتبال دیدن دل بکنن...
اصلا راه نداره,بایدمــــرد برای نگاهش,خودش,
شیطنتی که وول میخوره توی مظلومیتش...
فکرمیکنی مردادلبری بلدنیستن؟
شده کلافگی یکی ازموجودات دیوانه رو وقتی دارن ظرف میشورن وپیشبندبستن ونمیدونن جای این بشقاب واون لیوان کجاست روببینی وبراشون جون ندی,دلت نره...قندآب نشه توش؟
مرداخیلی بیشتراز زنها دلبری بلدن..
خیلی بیشتربلدن چطورتمام قلبت ماله خودشون کنن...
وقتی به یه مردنزدیک شدی مواظب دلت باش...!!
دختر است دیگر …
نه نه ببخشید هوا سرده شال پیچیده ریششو ندیدم
از روی ابروهاش قضاوت کردم :D
باز خوبه این ابرو تتو کردنا از مد افتاد...
طرف کلا ابروهاش رو مود عصبانی بود!
میخندید عصبانی بود!
ناراحت بود عصبانی بود!
يه پسرايي هستن که...
صدای خنده هاشون تو خیابون نمیپیچه...
شلواراشون نه خیلی براشون بزرگه نه خیلی کوچیک...
ابروهاشون فابريك خودشه
همونایی که نه لكسوز دارن نه كمِري
اما مـرام دارن
چشمشون همه جا کار نمی کنه
دنبال موی بلوند و چشم آبي نیستن
پسرایی که موزیکـ های خارجي رو بدون معنی کردن حفظ نمیکنن
پُــــز نمیـــــــدن ...
پاتوقشون مهموني و شيشه و انواع مشروبي جات نیست
آره رفیـق...
اونایی که تکیه کلامشون معرفتـــــــه!!!
بی ریا، باخدا، مهربون و با مسئوليتن.....
کنارشـون آرامش داری...
کنـارش باشی یا نباشی حواسش به بقیه دخترا نیست!!!!!
این جور پسرا خيــــــــلي مردن ...
خيلي تـــكن ، خيلي خاصــن ...
خیلی شوخن و جنگولك بازي در میـارن...
ولی احساسشون قويه ...
آه که بکشن خدا دنیا رو واسشون زیر و رو میکــــــــــنه.....
همیشــه مـــراقب باش بهشون دل بـــستی نــ ــ ـــ ـارونزنی....
ﯾﻪ ﭘﺴﺮﺍﯾﯽ ﻫﺴﺘﻦ ﮐﻪ . . .
ﺻﺪﺍﯼ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻣﯿﭙﯿﭽﻪ
...ﺷﻠﻮﺍﺭﺍﺷﻮﻥ ﻧﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﻧﻪ
ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﭼﯿﮏ
ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﺷﻮﻥ ﻓﺎﺑﺮﯾﮏ ﺧﻮﺩﺷﻮﻧﻪ...
... ﻫﻤﻮﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﻪ ﻟﮑﺴﻮﺯ ﺩﺍﺭﻥ ﻧﻪ ﮐﻤـﺮﯼ ..!
ﺍﻣﺎ ﻣـﺮﺍﻡ ﺩﺍﺭﻥ
ﭼﺸﻤﺸﻮﻥ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﮐﺎﺭ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻪ
ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻮﯼ ﺑﻠﻮﻧﺪ ﻭ ﭼﺸﻢ ﺁﺑﯽ ﻧﯿﺴﺘﻦ
ﭘﺴﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﺯﯾﮑـ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺭﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻌﻨﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﯿﮑﻨﻦ
ﭘُــــﺰ ﻧﻤﯿـــــــﺪﻥ
ﭘﺎﺗﻮﻕ ﺷﻮﻥ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﻭ ﺷﯿﺸﻪ ﻭ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﻣﺸﺮﻭﺑﯽ ﺟﺎﺕ ﻧﯿﺴﺖ
ﺁﺭﻩ ﺭﻓﯿـﻖ ..!
ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﻼﻣﺸﻮﻥ ﻣﻌﺮﻓﺘﻪ
ﺑﯽ ﺭﯾﺎ، ﺑﺎ ﺧﺪﺍ، ﻣﻬـﺮﺑﻮﻥ ﻭ ﺑﺎ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺘﻦ
ﺁﺩﻡ ﻣﯿﺘــﻮﻧﻪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﻨﻪ
ﮐﻨﺎﺭﺷـﻮﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﺍﺭﯼ
ﮐﻨـﺎﺭﺵ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﺎ ﻧﺒﺎﺷﯽ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻪ ﺑﻘﯿﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻧﯿﺴﺖ
ﻭ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﻭ ﻣﺜﻞ ﻫـﻢ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﻦ
ﺍﯾﻦ ﺟﻮﺭ ﭘﺴﺮﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﻣـﺮﺩﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﺗﮑﻦ، ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺎﺻﻦ ...
ﺧﯿﻠﯽ ﺷﻮﺧﻦ ﻭ ﺟﻨﮕﻮﻟﮑـ ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭﻣﯿـﺎﺭﻥ
ﻭﻟﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺷﻮﻥ ﻗﻮﯾﻪ
ﺁﻩ ﮐﻪ ﺑﮑﺸﻦ ﺧﺪﺍ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭ ﻭﺍﺳﺸﻮﻥ ﺯﯾﺮ ﻭ ﺭﻭ ﻣﯿﮑنه
امروز اومدم به یکی بگم غصه نخور رفیق، بـِدهی واسه مَرده،
.
.
.
.
.
.
بعد یه لحظه زیر ابروهاشو دیدم و گفتم خدا بزرگه خواهر، درست میشه
بچه های فامیل دور ننه بزرگم جمع شده بودن،
ننه داشت از قدیما میگفت!
که یه دفه زل زد تو چشم یکی از نوه هاش و پرسید:
عزیزم مگه عقد کردی؟
با تعجب جواب داد نه!
ننه روشو برگرند و زیر لب گفت:
یاد اون زمون بخیر تا کسی خونه شوهر نمی رفت نه ابروهاشو برمیداشت نه سرخاب سفیدآب میکرد...
بغل دستیش در گوشش گفت تا ننه نفهمیده پسری پاشو برو گمشو بیرون!
ﯾﻪ ﭘﺴﺮﺍﯾﯽ ﻫﺴﺘﻦ ﮐﻪ. . .
ﺻﺪﺍﯼ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻣﯿﭙﯿﭽﻪ
ﺷﻠﻮﺍﺭﺍﺷﻮﻥ ﻧﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﻧﻪ
ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﭼﯿﮏ
ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﺷﻮﻥ ﻓﺎﺑﺮﯾﮏ ﺧﻮﺩﺷﻮﻧﻪ
ﻫﻤﻮﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﻪ ﻟﮑﺴﻮﺯ ﺩﺍﺭﻥ ﻧﻪ ﮐﻤـﺮﯼ!..
ﺍﻣﺎ ﻣـﺮﺍﻡ ﺩﺍﺭﻥ
ﭼﺸﻤﺸﻮﻥ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﮐﺎﺭ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻪ
ﻭ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻮﯼ ﺑﻠﻮﻧﺪ ﻭ ﭼﺸﻢ ﺁﺑﯽ ﻧﯿﺴﺘﻦ
ﭘﺴﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﺯﯾﮑـ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺭﻭ ﺑﺪﻭﻥ
ﻣﻌﻨﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﯿﮑﻨﻦ
ﭘُــــﺰ ﻧﻤﯿـــــــﺪﻥ
ﭘﺎﺗﻮﻕ ﺷﻮﻥ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﻭ ﺷﯿﺸﻪ ﻭ ﺍﻧﻮﺍﻉ
ﻣﺸﺮﻭﺑﯽ ﺟﺎﺕ ﻧﯿﺴﺖ
ﺁﺭﻩ ﺭﻓﯿـﻖ!..
ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﻼﻣﺸﻮﻥ ﻣﻌﺮﻓﺘﻪ
ﺑﯽ ﺭﯾﺎ، ﺑﺎ ﺧﺪﺍ، ﻣﻬـﺮﺑﻮﻥ ﻭ ﺑﺎ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺘﻦ
ﺁﺩﻡ ﻣﯿﺘــﻮﻧﻪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﻨﻪ
ﮐﻨﺎﺭﺷـﻮﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﺍﺭﯼ
ﮐﻨـﺎﺭﺵ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﺎ ﻧﺒﺎﺷﯽ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻪ ﺑﻘﯿﻪ
ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻧﯿﺴﺖ
ﻭ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﻭ ﻣﺜﻞ ﻫـﻢ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﻦ
ﺍﯾﻦ ﺟﻮﺭ ﭘﺴﺮﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﻣـﺮﺩﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﺗﮑﻦ، ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺎﺻﻦ...
ﺧﯿﻠﯽ ﺷﻮﺧﻦ ﻭ ﺟﻨﮕﻮﻟﮑـ ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭ ﻣﯿـﺎﺭﻥ
ﻭﻟﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺷﻮﻥ ﻗﻮﯾﻪ
ﺁﻩ ﮐﻪ ﺑﮑﺸﻦ ﺧﺪﺍ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭ ﻭﺍﺳﺸﻮﻥ ﺯﯾﺮ ﻭ ﺭﻭ ﻣﯿﮑﻨﻪ
اينارو اذيت نكنيد،با احساساتشون بازي نكنيد
ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺩﻭﺭ ﻧﻨﻪ ﺑﺰﺭﮔﻢ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻥ،
ﻧﻨﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﻗﺪﯾﻤﺎ ﻣﯿﮕﻔﺖ!
ﮐﻪ ﯾﻪ ﺩﻓﻪ ﺯﻝ ﺯﺩ ﺗﻮ ﭼﺸﻢ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻧﻮﻩ ﻫﺎﺵ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻣﮕﻪ ﻋﻘﺪ ﮐﺮﺩﯼ؟
ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﻧﻪ!
ﻧﻨﻪ ﺭﻭﺷﻮ ﺑﺮﮔﺮﻧﺪ ﻭ ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﮔﻔﺖ:
ﯾﺎﺩ ﺍﻭﻥ ﺯﻣﻮﻥ ﺑﺨﯿﺮ ﺗﺎ ﮐﺴﯽ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﻮﻫﺮ ﻧﻤﯽ ﺭﻓﺖ ﻧﻪ ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﺷﻮ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺷﺖ ﻧﻪ ﺳﺮﺧﺎﺏ ﺳﻔﯿﺪﺁﺏ ﻣﯿﮑﺮﺩ...
ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯿﺶ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﺶ ﮔﻔﺖ ﺗﺎ ﻧﻨﻪ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻩ ﭘﺴﺮﯼ ﭘﺎﺷﻮ ﺑﺮﻭ ﮔﻤﺸﻮ ﺑﯿﺮﻭﻥ!
:|