لبخند تو یک حادثهی فوق زمینی است
آشفته نکن گردش افلاک و زمین را
#امیر_حسین_اثنا_عشری
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی اثنا
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
. کپشن خاص .
در کلاس درس هم فکرِ همه درگیرِ توست؛
درس استــادان شده راهِ بــــدست آوردنت!
#امیرحسین_اثناعشری
شاعر شدنم را بگـذارید بـه پایش...
او بود که اینگونه مرا دربـدرم کرد..!
(امیرحسین اثناعشری)
زندگی اما اینگونه می گذرد انسان تصور می کند در نمایشنامه ای معین نقش خود را ایفا می کند و هیچ ظن نمی برد که در این اثنا بی آنکه به او خبر بدهند صحنه را تغییر داده اند و او نادانسته خود را وسط اجرایی متفاوت می یابد...
"میلان کوندرا"
پروردگار من...
اگر تکیه گاهم تو نباشی
بسیار زودتر از آنچه که در تصور آید ، فرو میریزم...
مهربانا
قلبم را آنچنان متغیر کن
که دنیا را دمی بی تو نخواهم
و بال پروازم ده تا همچون پروانه ها سبکبار باشم
و ترجمان عشق تو گردم ...
پروردگارا
حالم را آنچنان کن
که با آواز خروس ها تو را زمزمه کنم و در انتهای شب مست باده تو باشم
و در اثنای روز برای رضای تو
انصاف بورزم و مهربانی کنم
و بندگانت را چون نشان خلقت از تو دارند ، شایسته اکرام بدانم...
ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﯽِ ﺷﯿﺦ، ﺭﻭﺯﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺣﺎﻝ ﺩﺭﺱ ﺩﺍﺩﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﻟﺬﺍ ﻗﺼﺪ
ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩ . ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻥ ﻣﻮﻧﺚ ﻓﯽ ﺍﻟﻔﻮﺭ ﮐﺎﻏﺬ ﻭ ﻗﻠﻢ فراهمیدندی ﻭ
ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﻮﯾﯿﺰ ﺷﺪﻧﺪﯼ ﺍﻣﺎ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻥ ﺫﮐﻮﺭ ﻫﻤﮕﯽ ﻧﻌﺮﻩ ﺑﺮﺍﻓﺮﺍﺷﺘﻨﺪﯼ ﮐﻪ ﯾﺎ
ﺍﺳﺘﺎﺩﺍ ! ﻣﺎ ﺍﺻﻼ ﺩﺭﺱ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻓﺮﻕ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺍﺯ ﮔﻮﺷﺖ ﮐﻮﺑﯿﺪﻩ ﺭﺍ
ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯿﻢ ، ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻌﺪ ﻣﻮﮐﻮﻝ ﻧﻤﺎ ﺗﺎ ﻣﺎ ﻧﯿﺰ ﺭﺧﺼﺖ ﺩﺭﺱ
ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﻢ، ﺍﻣﺎ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﺼﻤﻢ ﺑﻮﺩﯼ ﻭ ﺍﺻﻼ ﺑﻪ ﺳﺨﻨﺎﻥ
ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻥ ﺳﯿﺒﯿﻞ ﮐﻠﻔﺖ ﮐﻼﺱ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﻧﻨﻤﻮﺩﻧﺪﯼ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﺛﻨﺎ ﺷﯿﺦ ﭼﺎﺭﻩﺍﯼ
ﺑﯿﺎﻧﺪﯾﺸﯿﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ " ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺁﺏ " ﺭﺳﺎﻧﺪﯼ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﻨﮑﮏ ﻓﺮﻭ
ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﺭﮊ ﻟﺐ ﺑﺮ ﻟﺒﺎﻥ ﺧﻮﯾﺶ ﺁﻏﺸﺘﻪ ﻧﻤﻮﺩﯼ ﻭ ﻋﺒﺎﯼ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﭘﻮﺷﯿﺪﻧﺪﯼ ﻭﺑﻪ ﻧﺰﺩ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺭﻓﺘﯽ ﻭ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﻧﺎﺯﮎ ﻧﻐﻤﻪ ﺳﺮ ﺩﺍﺩﯼ ﮐﻪ : ﺍُﺍُﺍُﺳﺴﺴﺲ ﺗﺎﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺩﺩﺩﺩ !!!!
ﺍﺯﯾﻦ ﻟﺤﻦ ﺷﯿﻮﺍ ﻭ ﺑﺎ ﮐﺮﺷﻤﻪ ﺷﯿﺦ ﮔﻮﯾﯽ ﺩﻝ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻧﺮﻡ ﮔﺸﺘﻨﺪﯼ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ
ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ۳ ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﻣﻮﮐﻮﻝ ﮐﺮﺩﯼ . ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺍﯾﺖ ﺷﯿﺦ ﻣﺮیدﺎﻥ
ﺟﻤﻠﮕﯽ ﺟﺰﻭﻩ ﺑﺪﺭﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﻧﻌﺮﻩ ﺯﻧﺎﻥ ﺍُﺳﺴﺘﺎﺍﺍﺍﺍﺩ ﺍُﺳﺴﺘﺎﺍﺍﺍﺍﺩ ﮔﻮﯾﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ
ﺭﻓﺘﻨﺪﯼ...
D:
سر کلاس درس معلم به یکی از دانش آموزان می گوید: برو دفتر مدرسه چند تا گچ بیار. دانش آموز از کلاس خارج می شود و در این اثنا معلم بر روی تخته سه خط می کشد. یک خط بزرگ، یکی متوسط و دیگری کوچک که پایین دو خط دیگر بود. معلم به بچه ها می گوید: هر وقت که دانش آموز آمد من از هر کدام از شما که سوال کردم که از نظر علمی کدام خط بزرگ تر است شما در پاسخ بگویید خط پائینی یعنی خط کوچک.
وقتی که دانش آموز وارد کلاس شد و سرجایش نشست معلم از همه کلاس به غیر از آن دانش آموز سوال را پرسید و همه گفتند خط پایین. یعنی همان خط کوچک. و در آخر از دانش آموزی که گچ آورده بود این سوال را پرسید و او هم گفت:
- خط پایین.
معلم گفت: ببینید بچه ها وقتی در یک فضایی همه یک حقیقت را انکار می کنند و آن را به دروغ واقعیت نشان می دهند امکان دارد که افراد زیادی آن دروغ را باور کنند. پس به خاطر همین است که می گویند دروغ گو دشمن خداست. پس یکی از علل بدی ماهواره هم به همین خاطر است که اخبار دروغ را دائما تبلیغ می کنند و روی آن قضیه دروغ بسیار مانور می دهند.