- صبح است غزل بار کنم نوش کنیم؟
یا چای بیاورم بنان گوش کنیم؟
باز ای الهه یِ نازم خوش آمدی ..
بی وعده کمی عشق در آغوش کنیم؟
#حمیده_مهاجری
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی اجری
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
- صبح است غزل بار کنم نوش کنیم،
یا چای بیاورم بنان گوش کنیم؟
"باز ای الهه یِ نازم خوش آمدی .."
بی وعده کمی عشق در آغوش کنیم؟
#حمیده_مهاجری
تاجری در روستایی، مقدار زیادی محصول کشاورزی خرید و میخواست آنها را با ماشین به انبار منتقل کند. در راه از پسری پرسید: «تا جاده چقدر راه است؟»
پسر جواب داد: «اگر آرام بروید حدود ده دقیقه کافی است. اما اگر با سرعت بروید نیم ساعت و یا شاید بیشتر.»
تاجر از این تضاد در جواب پسر ناراحت شد و در دل به او بد و بیراه گفت و به سرعت خودرو را به جلو راند. اما پنجاه متر بیشتر نرفته بود که چرخ ماشین به سنگی برخورد کرد و با تکان خوردن ماشین، همه محصولها به زمین ریخت. تاجر وقت زیادی برای جمع کردن محصول ریخته شده صرف کرد و هنگامی که خسته و کوفته به سمت خودرواش بر میگشت یاد حرفهای پسر افتاد و وقتی منظور او را فهمید بقیه راه را آرام و بااحتیاط طی کرد.
مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثي وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا يَعْمَلُونَ
هر کس از مرد و زن کار نیکی به شرط ایمان به خدا به جای آرد ما او را به زندگانی خوش و با سعادت زنده ابد می گردانیم و اجری بسیار بهتر از عمل نیکی که می کردند به آنان عطا می کنیم.
نام کتاب آسمانی: قرآن
نام و شماره سوره: سوره نحل– 16
شماره آیه: 97
جزء: 14
لحظه ها
تنها پرندگان مهاجری هستند
که هرگز "باز نخواهند گشت"
"هــرگز"
یک دقیقه سکوت ،
بخاطر خجالت کشیدن مردی که درامدش کفاف زندگیشو نمی دادچه برسد به خرید عید و پای رفتن به خونه رو نداشت..
یکدقیقه سکوت
بخاطر شرمندگی مردی که لباس چروکیده دست دوم رو بنام جنس خارجی تن بچش کرد برویش خندید و در خفا اشگ ریخت…
یکدقیقه سکوت
بخاطر زنی بی سرپرست که نخواست شرافت و ناموسش لکه دار شود غرورش را زیر پا گذاشت و خونه تکونی دیگران رو انجام داد و خانم خونه اربابی کرد براش …
یکدقیقه سکوت
بخاطر تبسم مصنوعی بر کنج لب زنی که چرخ کرده سنگدونی مرغ رو بجای گوشت چرخ کرده بخورد بجه ی در ارزوی کبابش داد …
یکدقیقه سکوت
بخاطر مستاجری که سر درد رو بهونه کرد و دستمال بر سر بست و پتو بر سر کشید و گریه کرد برای عید که صاحبخونه در قبال اجاره های عقب افتاده جوابش کرده بود
یکدقیقه سکوت
بخاطر بچه ای که خجالت کشید و تو کوچه نیومد و با حسرت از لای در همبازیهای لباس نو بر تن رو دید زد..
یک دقیقه سکوت ،
بخاطر خجالت کشیدن مردی که درامدش کفاف زندگیشو نمی دادچه برسد به خرید عید و پای رفتن به خونه رو نداشت..
یکدقیقه سکوت
بخاطر شرمندگی مردی که لباس چروکیده دست دوم رو بنام جنس خارجی تن بچش کرد برویش خندید و در خفا اشگ ریخت…
یکدقیقه سکوت
بخاطر زنی بی سرپرست که نخواست شرافت و ناموسش لکه دار شود غرورش را زیر پا گذاشت و خونه تکونی دیگران رو انجام داد و خانم خونه اربابی کرد براش …
یکدقیقه سکوت
بخاطر تبسم مصنوعی بر کنج لب زنی که چرخ کرده سنگدونی مرغ رو بجای گوشت چرخ کرده بخورد بجه ی در ارزوی کبابش داد …
یکدقیقه سکوت
بخاطر مستاجری که سر درد رو بهونه کرد و دستمال بر سر بست و پتو بر سر کشید و گریه کرد برای عید که صاحبخونه در قبال اجاره های عقب افتاده جوابش کرده بود
یکدقیقه سکوت
بخاطر بچه ای که خجالت کشید و تو کوچه نیومد و با حسرت از لای در همبازیهای لباس نو بر تن رو دید زد..