دلم رابطه هدف دار میخواد، دیگه دلم نمیخواد وقت و احساسمو حروم چیزای مسخره و گذرا کنم.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی احساسمو
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
گفتن احساسمون رو مخفی نکنیم! نکردیم.. عشق و محبت و دوست داشتنمون رو ابراز کردیم! اما یه چیزی به اسمِ توهم ریشه کرد تو دلشون و جوونه زد! "توهمِ پس زدن، از دوست داشتنِ زیاد" یا دل زدگی ناشی از محبتِ زیاد... و اینجا فقط احساس ابراز شده ما بود که لگدمال شد..
اُردیبهشت که میشه احساسمون جونه دوباره میگیره،یخهای غرورمون ناخواسته آب میشنو دلمون پَر میکشه برای شنیدن دوستت دارم های یواشکی تو کوچه های پُر از عطر بهار نارنج...
آخه مگه میشه دلبریهای قشنگترین ماه بهارو دیدو سکوت کرد..!
#آرزو_سبکخیز
میدونی حداقلش اینه که سرمو پیش خودم میگیرم بالا، به خودم میبالم و میگم من تموم احساسمو گذاشتم وسط..
برداشتنش جرأت میخواست...
. .
ولی یادمون باشه هیچوقت برای یه نفر، همه احساسمون رو خرج نکنیم، هار میشه!
فکر میکنه وظیفهی تو دوست داشتنه و وظیفهی اون فقط دوست داشتهشدن...
میخوام جار بزنم❣
- چی رو ؟❣
احساسمو نسبت به تو...❣
بگم تنهام نذار که میمیرم بی تو ...
میخوام جار بزنم
- چی رو ؟
احساسمو نسبت به تو...
همیشه لازم نیست آدما رو حذف کنیم تا اوضاع بهتر شه گاهی کافیه احساسمون رو نسبت به ا ونا و نوع ارتباط رو عوض کنیم.
همین
همیشه اینجوری نگاهم میکنه...همینجوری سرد ...درست بعد از اون ضربه ای که خورد!
باهام بحث میکنه...هرروز هرشب...یه اهنگ یه متن یه عکس یه جمله که میخونه و یاده اون میافته!
بهم میگه:اینطورفکر نکن که من ازرفتنش اذیت میشم..نه!من فقط حس میکنم که یه احمق فرض شدم..یه ساده لوح..یکی که صادقانه عشقش رو بیان کرد ولی.....!
باافسوس ودلسوزی نگاهش میکنم...یه زهر خند میزنه و میگه:برا من دل نسوزون!
یه ابروم میپره بالا...این دخترهمیشه چشمای ادما رو قشنگ میخونه!
_میدونی چراهیچوقت ندیدمش از نزدیک؟
زل میزنم تو چشماش..پوزخندمیزنه؛چشماش پرازغم میشه:اون بهترازخودم منو میشناخت!
نمیخواست دروغ بودن حرفاشو ازچشماش بخونم!
+میتونی بهش فکر نکنی؟
سرشو میاره بالا..موهای کوتاهش که یادگاره همون روزاست رو ازروی چشماش کنارمیزنه...چشمای قهوه ای رنگش رو ریز میکنه و پوزخند میزنه!
_البته که میتونم...من اونقدر ضعیف نیستم که بخوام به خاطرگذشته ای که تموم شده افسوس بخورم...من غرورم نشونه گرفته شد...اماساختمش..مغرور سرشو بالا میگیره وادامه میده...من قویتر ازین حرفام...چشماش پرازاشک میشه ...بغض میکنه . ..داد میزنه خودم غرور خودمو با هر دفعه گریه کردنم نشونه میگیرم...لعنت بهش..لعنت!
باخودش میخونه:قراره تو وعشق مااین نبودکه دنیامو تنهابذاری بری...بگیری ازم قلب واحساسمو خودت قلبتو جابذاری بری...!
_ولی دلم براش تنگ شده...خیلی زیاد!اون هیچوقت عادی نشد برام...هیچوقت به نبودنش عادت نکردم ...حتی حالا که خودش نیست...هرچیزی منو یادش میندازه....دوباره چشماش پراز غم میشه...باحقارت به خودم نگاه میکنم...به خودم که بایه چهره ی داغون ترازهمیشه روبه روش وایستادم..به چشمای غمگینم نگاه میکنم...تنهاتراز هرروزباز باخودم حرف زدم...راهمو کج میکنم سمت دنیام!
من تاقبل ازون اتفاق دیوونه نبودم!
شڪستـــ عشقـــــ ے نخوردم .......
امااحساسمو از دستـــــ دادم.......
ڪســـــ ے تنهام نذاشتہ......
امادلم تنهاستـــــ......
قلبم نشڪستہ.....
اما احساس میڪنم......
یہ زخم عمیق روے تنم جا خوش ڪرده.......
از ایڹ زندگـــــ ے خستہ نشدم.....
اما.فقط گاهـــــ ے وقتا احساس میڪنم......
باید بگم دیگہ ڪم آوردم؛ انصرافـــــ میدم.......
دلتنگـــــ نشدم .......
اما یہ وقتایی دلم بدجور......
هواےبودݧ ڪســـــ ے رو میڪنہ.......
ڪہ خودمم نمیدونم ڪیہ......
افسرده نیستم......
اما خب گاهـــــ ے وقتا پیش میاد.....
حوصلہ هیچ ڪســـــ ے رو ندارم حتـــــ ےخودم!!!!!
حالم بد نیستــــــــــ........
اما گاهــــــــ ے وقتا خوبـــــ میفهمم........
چقدر میتونہ یہ اتفاق ساده از پا درم بیاره!!!!!!
هنوز دیوونہ نشدم نــــــــــہ..؟!!
اما گاهـــــ ے انقد مزخرفـــــ میشم.......
ڪہ واسہ هیچ ڪس قابل درڪ نیستم........
حتی عزیزترین ڪسم رو از خودم میرونم.....
اما تو اوڹ لحظہ آرزوم اینہ.....
اوڹ بگہ....
میدونم دستہ خودتـــــ نیستــــــــــ.......
درڪت میڪنم......