تغییر در ارکان زندگیم رو دارم حس میکنم. به طور پیشفرض وجودم همیشه با تغییر میجنگه و میره تو لاک افسردگی و یأس و مثل مار توی خودش میپیچه؛ ماری که از روی بیپناهی نیش میزنه و زهرش خاطرات شیرین و آزاد گذشتهست. اما جنگ من، جنگیدن با جنگیه که وجودم در برابر تغییر راه میندازه؛ جنگیدن با این مار، اما نه با خودش به قصد نابودیش، بلکه جنگیدن با زهر شیرینش. این مار با تمام نیشها و دردها باید زنده بمونه چون در حال پوست انداختن و شروع یه دورهٔ جدیده.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ارکان
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
اینجا کسیست پنهان همچون خیال در دل
اما فروغ رویش ارکان من گرفته
سلیمان پیغمبر که باد و دیو و پرندگان همه مُسَخّر او بودند روزی به تخت پادشاهی نشسته بود
و آن تخت با دیگر ارکان دولت و اولیاء مملکت بر پشت باد اندر هوا ایستاد بود .
مورچه ای براه وی آمد و
گفت :
ای پیغمبر ,خداوند با تو چه کرامت در این جهان کرده ...؟
جواب داد :
چنانکه می بینی باد را بفرمان من کرده...
مورچه گفت : ای پیغمبر خبر داری که این چه اشارت است ...؟
میگوید : آنچه را بتو از مملکت دادند همچون باد است
از باد در دست داشتن چه حاصل...!
"خواجه عبدالله انصاری"
ارکانِ نمازم
همه بر طبقِ رساله ست
جز قبله که سمتِ رُخ تو زاویه دارد...