گویند مردی وارد مسجدی شد تا کمی استراحت کند
کفشهایش را زیر سرش گذاشت و خوابید،
طولی نکشید که دو نفر وارد مسجد شدند
یکی از اون دو نفر گفت طلاها رو بزاریم پشت جعبه مهرها!
اون یکی گفت نه اون مرد بیداره وقتی ما بریم طلاها رو بر میداره ،گفتند امتحانش کنیم کفشهایش را از زیر سرش برمیداریم
اگه بیدار باشه معلوم میشه ،
مرد که حرفای اونا رو شنیده بود خودشو بخواب زد، اونها کفشهایش را برداشتن و مرد هیچ واکنشی نشون نداد
گفتند ؛پس خوابه طلاها رو بزاریم زیر جعبه مهرهای نماز
بعد از رفتن آن دو،
مرد بلند شد و رفت که جعبه طلای اون دو رو برداره
اما اثری ازطلا نبود و متوجه شد که همه این حرفا برای این بوده که در عین بیداری کفشهایش رو بدزدن!!
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ازطلا
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)