گفت : بهتری؟!چه حالی داری الان؟!
گفتم :نمیدونم ، انگار هنوز تو شوک تصمیمم ولی اینبار دیگه جدیه!
گفت: خوب میخوام حالتو بدتر کنم که زودتر باهاش رو به روشی ...
گفتم :خوب بگو کشش نده بیخود!
گفت:
خوب نمیشی فراموشم نمیکنی جاشم میمونه تا آخر عمرتم قراره با خودت حملش کنی...
فقط عاقل باش نزار رو تصمیمات اثر بزاره...
خندیدم ازون خنده ها که درد تا عمق وجودت نفوذ کرده
گفتم همه رو میدونم ...

Anyone who told me that I am not "one of them" was one of them, it was worse than me..!

هرکس بهم گفت من" از اونا" 'نیستم از همونا بود که هیچ ، ازونام بدتر بود ..!

•
نیاز دارم به یه سفر درست و حسابی
با آدمای درست حسابی
ازون سفرا که مغزتو خاموش میکنی
تو حال زندگی میکنی و کیفشو می بری

♡

‏انگار منم که چسبیدم به ارتباطاتم وقتی حتی کوتاه رها می کنم از بین میره، اگه ارتباط رو یه طناب در نظر بگیریم ازون ور دستی نیست که نگه ش داره
‏اما من وقتی دست خودمو شل می کنم متوجه ش میشم

‏دلم ازون رابطه ها میخواد که بابای دوس پسرت یه شهر دیگه کار میکنه و مامانش هر دو هفته میره پیشش
...

بعضی وقتا دلم میخاد بهت زنگ بزنم بگم ادما دارن بهم اسیب میزنن و اذیتم میکنن، بعدش یادم میاد یکی ازون ادما خودت بودی.

واقعاً اجازه میدی اشکت و در بیارن؟
باشه ولی بدون
چشمات ازون آسمون قشنگاس
که پرنده دوست داره توش پرواز کنه حیفشون نکن🤍

ولی دلبر من ازون شب قدری که تو رو از خدا خواستم
هم تو رو از دست دادم
هم اعتقادم به خدا رو :)

حس اونی رو دارم که خودشو پله کرده واسه بقیه، بعد همونا دارن ازون بالا بهش میخندن :)

‌‌‌‌‌‌.࿐

‏من ازونام ک باید هی بیام وجودمو یادآوری کنم تا فراموش نشم