هر که باشیم، هر کجای دنیا زندگی کنیم، همگی جایی در اعماقمان نوعی حس کمبود داریم.
انگار چیزی اساسی گم کردهایم و میترسیم نتوانیم آن را پس بگیریم.
آنهایی هم که میدانند چه چیزی کم دارند، واقعا انگشت شمارند...
. الیف شافاک
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی اساسی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
•
مارک تواین :
اگر شما یک سگ گرسنه را سیر کنید هرگز دست شما را گاز نخواهد گرفت
این تفاوت اساسی بین سگ و آدم است
♡
تا شکرگزار نباشی؛ شاهد اتفاقات خوب نخواهیبود. تا عادت نکنی به دیدنِ زیباییها و نعمتهای جهانت را نبینی و از خدای نعمتها قدردانی نکنی؛ موهبتها و اتفاقات خوب، راه رسیدن به تو را پیدا نخواهند کرد. این یک اصل اساسیست، حتی اگر سطحی و تکراری به نظر برسد. اما کمتر کسانی واقعا به آن پایبند بودهاند و قطعا به وضوح دیدهاند که سپاسگزاری از خدا و کائنات بابت هرآنچه که میتوانست نباشد اما هست؛ چگونه معجزهوار، جهان انسان را دگرگون میکند و پُلی میشود برای رسیدن به جهانی خوبتر و حالی خوبتر.
برای هر نعمتی که در جهانتان هست قدردان باشید، از خدا، از خودتان، از آدمها... این کار، مسیرِ ورود اتفاقات و آدمهای خوب را به جهان شما هموار میکند. ما به یک مهمانی بزرگ دعوت شدهایم، خیلی اهمیت دارد که بابت هرچیز، قدردان باشیم، نه متوقع!!! "قدردان بودن" صفت آدمحسابیهاست. آدمهایی که از جهان و از خدا و از آدمها طلبکار نیستند و با چاشنی قدردانی و تلاش، خواهان خوبترینِ خوبترینهای جهانند.
سپاسگزار باشیم و قدردان؛ بابت کمترین دلخوشیها! حتی برای اینکه میبینیم، میشنویم، نفس میکشیم و میفهمیم.
حتی برای اینکه آسمان زیباست، زمین و گیاه و درخت زیباست و جهان زیباست...
هر که باشیم هر کجای دنیا زندگی کنیم،
همگی جایی در اعماقمان نوعی حس کمبود داریم
انگار چیزی اساسی گم کرده ایم و میترسیم نتوانیم آن را پس بگیریم
آنهایی هم که میدانند چه چیزی کم دارند، واقعا انگشت شمارند ...!
. #الیف_شافاک
. #ملت_عشق
•
وقتی تصمیم میگیری یه تغییر اساسی تو زندگیت ایجاد کنی.
♡
هر که باشیم، هرکجای دنیا که زندگی کنیم، همگی جایی در اعماقمان نوعی حس کمبود داریم. انگار چیزی اساسی را گم کردهایم و میترسیم نتوانیم آن را پس بگیریم. آن هایی هم که می دانند چه چیزی کم دارند، واقعاً انگشت شمارند.
"عشق"در لحظه پدید میآید و علاقه در
امتداد زمان! و این اساسیترین
تفاوتِ میان عشقو دوست داشتن است
عشق مانند نواختنپیانوست که ابتدا با
قواعد مینوازی سپس با قلبت...
گاهی اوقات افراد برای تشکیل زندگی مشترک آنقدر تعلل میکنند که فرصت هایشان از بین میرود و گاهی نیز آنقدر با عجله تصمیم میگیرند که پشیمان میشوند.
همه افرادیکه از ازدواج و زندگی مشترک میترسند ، آنقدر صبر میکنند تا به اصطلاح پخته شوند و توانایی تشکیل و اداره یک زندگی مشترک را داشته باشند ، اما این کار مثل این است که قبل از اینکه دوچرخه سواری یاد بگیرید ، سعی کنید سوار دوچرخه شوید. ما وقتی سوار دوچرخه میشویم ، دوچرخه سواری یاد میگیریم.
این بدان معنی است که نمیتوانیم از مشکلات اجتناب ناپذیری که گاهی در اوایل ازدواج برایمان پیش می آید فرار کنیم و خواسته یا ناخواسته با آنها روبه رو خواهیم شد.نکته مهم و اساسی آن
است که پیش از ازدواج این مشکلات را بدانیم و روشهای حل آن را بلد باشیم.
خوشبختی و خرد
با هم یک تفاوت اساسی دارند
کسی که فکر می کند
خوشحال ترین آدم است، واقعا هست.
اما کسی که فکر می کند
خرمندترین آدم است،
معمولاً ابله ترین است.
" فرانسیس بیکن "
مهارت مدیریت خشم
خشم یک جور هیجانه، هیجانی طبیعی، هیجانی داغ و قرمز، هیجانی که وقتی سراغمون میاد، یک جور انرژی مضاعف توی بدن ایجاد میشه که انگار بدن رو به سمت دفاع از خودش سوق میده ،دفاع از حمله ای بیرونی، چه حمله ای فیزیکی و چه حمله ای روانی! اوضاع توی حمله های فیزیکی که مشخصه، اما حمله های روانی، مثل توهین ها، تحقیرها، ضایع شدن حقمون و به خطر انداختن موقعیت من ، می تونه علامت خطر برای فعال شدن این انرژی قدرتمند باشه. پس بنابراین خشم،برای نوع بشر( یا هر موجود دیگه) اثر بقا داره، و ما اگر خشمگین نشیم ، نمی تونیم از خودمون دفاع کنیم، و وقتی نتونیم از خودمون دفاع کنیم، از بین می ریم! پس ما حق داریم خشمگین بشیم، و از این حس به نحو احسنت ، جهت ادامه زندگی مون استفاده کنیم! پس چرا داریم مدیریت این هیجان رو آموزش میدیم؟! چون این هیجان هم مثل تمام هیجانهای دیگه ، باید از راه درستش ابراز بشه تا آسیب نزنه، نه به من ، و نه به دیگری! مشکل اصولا از جایی شروع میشه ما زیاد از حد این حس رو تجربه می کنیم، دم به دیقه! هر کی هر چیزی میگه، هرکی ، هر کاری می کنه من رو خشمگین می کنه! خب همونطور که گفتیم وقتی آدمها تحقیر و توهین می کنند و یا حقمون رو می گیرن ، ما می تونیم خشمگین باشیم، اما اگر تمام رفتارهای آدمهای اطراف رو تحقیر و توهین برداشت می کنیم، یعنی یک جای کار ،گیر اساسی داره، و اونجا، جایی هست که نقاط حساس من زیادن، و هر کی با فشار اون نقطه باعث میشه جیغ من به هوا بره ، فکر می کنم همه دنیا منو تحقیر می کنند ، نادیده می گیرن و میخوان حقم رو بخورن! و قطعا تو همچین دنیایی ، من باید با فریاد ، فحاشی، شکستن ، و کتک زدن، حقم رو از همه پس بگیرم. چون من پوست من انقدر نازک شده که تحمل نزدیک شدن هیچ عاملی، حتی کوچکترین عامل دردناک رو نداره، پوست روانی من ، همون عزت نفس معیوب رو میگم، همون نفسی که شدیدا زخمیه هیچ کس نمی تونه بهش دست بزنه. بهتره که نگاه کنیم و ببینیم که چه چیزهایی ما رو خیلی بهم می ریزن، اونها رو پیدا کنیم و بدونیم که اونها همون چیزهایی هستند که ما درون خودمون مشکلی اساسی می دونیم ، و درون خودمون هنوز باهاش کنار نیومدیم، و اونها زخم های ما رو تشکیل میدن ، زخم هایی که به جای معالجه و درمانشون، روشون رو پوشوندیم تا یادمون برن، اما آدمها با لمس اونها به ما نشون میدن که زخم ها هنوز هستند و باید براشون کاری کرد.
روانشناس فرنوش خالدی