ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﺑﺨﺶ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﺍﺳﺘﺎﺩ( ﺯﻥ)ﺻﺪﺍﻡ ﮐﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﮐﻪ ﺧﺠﺎﻟﺘﯽ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺑﯿﺎ ﭘﺎﯼ ﺗﺨﺘﻪ
ﻧﻘﺶ ﭘﺴﺮﯼ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻦ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﺎﺩ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻋﻼﻗﻪﮐﻨﻪ
ﭼﯽ ﻣﯿﮕﯽ ﺑﻬﺶ؟ ﮔﻔﺖ ﻣﻨﻢ ﻣﺜﻼ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻡ!!!
ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺭﻭﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﻪ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺑﮕﻢﮐﻪ , ﺿﺎﯾﺲ !
ﺍﺳﺘﺎﺩ : ﻧﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺵ ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯾﻢ
ﻧﻘﺎﻁ ﺿﻌﻒ ﻭ ﻗﻮﺕ ﻭ ﻧﺤﻮﻩ ﺑﯿﺎﻧﺖ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅدﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﮐﻨﯿﻢ .
ﺣﺎﻻ ﮐﻞ ﮐﻼﺱ ﺳﺎﮐﺖ ﻣﻨﺘﻈﺮﻥ ﯾﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﮕﻢ ﺑﺘﺮﮐﻦ
ﻣﻨﻢ ﻓﺮﺻﺖ ﻃﻠﺐ ﺯﻝ ﺯﺩﻡ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﯼﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﺎﺻﺪﺍﯼ ﻧﺎﺯﮎ ﮔﻔﺘﻢ : ﺷﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﻪﺟﻮﺟﻮﯼ ﮐﻮﺷﻮﻟﻮﺍﻡ
ﻫﻮﺍ ﺷﺮﺩﻩ، ﺑﻒ ﻣﯿﺎﺩ،ﻣﯿﺰﺍﻟﯽ ﺗﻮ ﻗﻠﺒﺖ ﺑﻤﻮﻧﻢ؟؟ (“:
ﯾﻌﻨﯽ ﮐﻼﺱ ﺗﺮﮐﯿﺪﺍ , ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻨﯿﺪ
پنجاه ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻃﺮﻑ!!!
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﭼﺸﺎﺷﻮﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﯾﺪ ,
ﺍﺳﺘﺎﺩﻣﻮﻥ ﻫﻢ ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ ﺑﺎﺟﻨﺒﻪ ﺑﻮﺩ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﺧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﻭ ﺑﺸﯿﻦ ﺗﻮ ﺁﺩﻡ ﺑﺸﻮ ﻧﯿﺴﺘﯽ
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی استادمون
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
عاشق اون لحظه ای بودم
که استادمون حين درس دادن زل ميزد
تو چشماي من و من در حالي که هيچي نمیفهميدم
سرمو به نشونه ي تاييد تکون ميدادم :|
امروز آخر کلاس اشتباهی به جای این که بگم خسته نباشید برگشتم به استادمون گفتم سلامت باشید.اونم جواب داد:عافیت باشه...!!!
حالا سوتی منو بی خیال این استاده اون وسط عافیت باشه رو از کجا اورد؟!
عاغا ما دیشب تو باشگاه بودیم . بعد یه تمرین که همه باید میشستن بعد بقیه از روشون میپرن نوبت من که شد مو قع پریدن پام خورد تو کله رفیقم بعد همه پریدن اون هنوز همون جا نشسته بود فکر کنم هنگ کرده بود. بعد استادمون اومد فکر کرد داره مسخره بازی در میاره بلندش کزد تا میخورد زدش. ولی خداییش هنگ کرده بود نمیتونس بگه من زدم تو سرش.ولی خداییش چقدر اون روز با دوستم خندیدیم ولی طفلک گناه داشت فکر کنم دفه بعدی بخوام برم باشگاه پدرمو در میاره.
سر کلاس یکی از بچه ها اومد خودشو معرفی کنه گفت:
لعیا هستم ۲۲ ساله از تهران....
بعد از کمی سکوت من گفتم حالا نقاشیتو نشون بده عمو استاد ببینه!!!!!
هیچی دیگه استادمون داشت میز رو گاز میگرفت
دیروز استادمون با یه پیرزنه اومده بود بعد از چند وقت معرفی کرد که این عمشه
هیچی دیگه اصن رومون نمیشد تو چشاش نگا کنیم
یه روز استادمون برگه های میان ترم تصحیح شده رو آورده بود تا به بچه ها بده،
بعد از توزیع اوراق به بچه ها، استاد میگه : این کیه اسمشو بالا برگش ننوشته؟!
خیر سرش 16 هم شدههیشکی جواب نمیده! 2
دقه بعد میگه دست خطشم شبیه خودمه؟!!!
اِ این که کلید سؤالاست که!!!!
استاد برگه ی کلید سؤالات رو هم تصحیح کرده بود به خودش 16 داده بود!
دیشب زنگ زدم به استادمون گفتم میشه یگبار دیگه درسی که امروز دادین رو بهم توضیح بدین
استادمون خوشحال شد گفت : یعنی انقدر به درس علاقه مندی؟
من : نه هر کاری می کنم خوابم نمی بره !!!