«چرا می‌گویند حرفی نیست؟ هست..
خیلی هم هست، اما آن‌هایی که دلشکسته‌اند می‌دانند، غم به استخوان که برسد می‌شود سکوت‌.»

از بهار
تقویم‌
می ماند
از من،
استخوان‌هایی
که
تورا
دوست
داشتند:)!
• |.|

استخوان طاقتمان شکست؛ اما ادامه دادیم.
اصلاً امضای شخصیتمان شده بود: «دوام آوردن».
• |.|

Some memorise never leave your bones like salt in the sea; they become part of you and you carry them.

برخی از خاطرات هرگز استخوانهای شما را مانند نمک در دریا ترک نمی کنند.
آنها بخشی از شما می شوند و شما آنها را حمل می کنید.

نوشتن برای من حکم لیدوکائین را دارد
لیدوکائین هیچ‌وقت دندان را خوب نمی‌کند
فقط درد را تسکین می‌دهد
البته که می‌دانی منشا هنر درد است
همان بهتر که این درد عمیقِ استخوان افکن خوب نشود...

#علی_سلطانی

صد واحد ادم شناسی منسوب به مولانا :

هر حیوان که از دور دیدی و ندانستی سگ و گرگ است یا آهو، ببین رو به سمت مرغزار و سبزینه است یا لاشه و استخوان؟
آدمی را نیز چون نشناسی، ببین به کدام سوی می‌رود؟

نه اینکه حرفی نباشه هست،
خیلیم هست
اما دلشکسته ها میدونن غم به استخوان که برسه میشه"سکوت "..!:))

از هفت بند نیِ استخوان من
به هفت حلقه‌ی گیسوی تو
سلام...


#منوچهر_آتشی

ما زاده‌ی زخم‌هامان بودیم، زاده‌ی دردها...
ما زاده‌ی روزهایی بودیم که زمانه، ساز به ساز، ناکوک بود و ما زخم به زخم اندوه را با خون‌دل، مرهم می‌گذاشتیم.
ما زاده‌ی تمام ناملایمتی‌های روزگار بودیم و اگر امروز به ادراک عمیقی دست یافته‌ایم، به‌خاطر تمام تجربه‌های سهمگینی‌ست که آن‌ها را به جان و به استخوان زیسته‌ایم.

#نرگس_صرافیان_طوفان

کاش می‌شد کمی پایین‌تر از استخوان ترقوه‌ام را بشکافم و آن سنگینی و غمی که آن‌جا احساس می‌کنم بیرون می‌ریخت، نمی‌دانم شاید این‌طور سبُک می‌شدم.