آتشی شد شعله ور در باورم...
سوختم در آتش و خاکسترم
چشم بگشودم سکوتم پر کشید...
در میان شعله های بسترم
بسته بودند این قفس را آهنین...
پر زدم آتش گرفتم ،پرپرم
خواستم آبی برین آتش زنم...
نیست آبی جز دوتا چشم ترم
از دلم چیزی نمانده یادگار...
جز سیاهی های توی دفترم
شاعر دیوانه ی دلخسته ام،
آتشی شد شعله ور در باورم
(امید استیفا)
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی استیفا
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
زندگی را اینقدر جدی نگیرید،هیچکس ازآن زنده خارج نخواهد شد!...استیفان کاوی