صبح جمعه باید اینجوری باشه که وقتی داری تو اشپزخونه قهوه و صبحونه درست میکنی هی بیاد از پشت بغلت کنه بچسبه بهت
Luli Vash
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی اشپز
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
جمعه صبح باید از بوی آش و حلیم بیدار شی ببینی یکی تو اشپزخونه داره واست میز میچینه. یکی باشه تو براش از خوابش مهم تر باشی...
خستگیت در بره..
ﺯﻥ ﺑﺎﯾﺪ:
ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺍﺵ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﻪ»
ﺷﺎﺩﺍﺑﯽ ﺍﺵ ﺷﻤﺎﻟﯽ»
ﻃﻨﺎﺯﯼ ﺍﺵ ﺗﻬﺮﺍﻧﯽ»
ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺍﺵ ﮐﺮﺩﯼ»
ﺍﺷﭙﺰﯼ ﺍﺵ ﺍﺫﺭﺑﺎﯾﺠﺎﻧﯽ»
ﻧﺠﺎﺑﺖ ﺍﺵ ﻟﺮﺳﺘﺎﻧﯽ»
ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﺍﺵ ﻫﻤﺪﺍﻧﯽ»
ﻭﺍﺻﺎﻟﺖ ﺍﺵ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ،ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﺎﺷﻪ
ﻣﺮﺩ ﻓﻘﻂ( ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ) ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻔﺎﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ������
شما سر سفره ناهار پاشو برو با لگد بزن به کابینت یه قاشق نمی افته،
ولی کافیه شب بشه،
تو اتاقتی میخوای بری اشپزخونه
هنوز نرسیدی سه تا فنجون شکسته :|
یک روز آرزو کردم زودتر بزرگ شوم
که کفش هایم پاشنه های بلند داشته باشد و دیگر جوراب های سفید تور دار و جوراب شلواری های عروسکی نپوشم، دلم می خواست بزرگ شوم
تا دستم به کابینت های بالای آشپزخانه برسد، بتوانم غذا درست کنم و وقتی از خیابان رد می شوم مادرم دستم را نگیرد ....
فکر می کردم بزرگ می شوم و دنیا سرزمین کوچکی ست پر از شادی و من موهایم را به باد می دهم ، رژ لب های مادرم را می زنم و عشق را تجربه می کنم !
همان عشقی که بین صفحات رمان ها و داستان ها می چرخید....!
حالا من بزرگ شده ام، تعدادی کفش پاشنه بلند دارم، هنوز دستم به کابینت های بالای اشپزخانه کمابیش نمی رسد اما یک أجاق گاز برای خودم دارم،
حالا من دست مادرم را می گیرم و او را از خیابان ها رد می کنم،
موهایم را به هر رنگی در می آورم و اشک هایم را به باد می دهم ....
عشق را تجربه کرده ام همانطور که خیانت، دروغ، زخم را تجربه کرده ام، حالا می دانم دنیا سرزمین بی انتهاییست... !
پر از آدم های عجیب ...
و بزرگ شدن بدترین آرزوی همه زندگی من بود
که بر خلاف تمام آرزوهایم به دستش آوردم ....!
یکی زنگ ﺯﺩه دفتر یکی از علما می پرسه
من داشتم تو اشپزخونه راه می رفتم یهو پام لیز خورد و یه لیوان اب و دوتا دُلمه برگ مو و دوتا زولبیا و یه دوتا خرما رفت تو دهنم و قورت دادم ( ناخواسته )
حاج اقا الان باید چی کار کنم؟
..حاج اقا میگه:
یه چای هم بخور بهت بچسبه :|
ز اتاق در اومدم رفتم اشپزخونه،به مامانم میگم مامان جون ناهارم رو میدی بخورم.
گفت واسه تو ناهار درست نکردم!!!؟؟
گفتم یعنی چی؟
گفت:برو ناهارتو دانلود کن با بچه های گرو ه دور همی بخورید..!
صبح یه غلطی کردم يه لیوان آب یخ ریختم رو مامانم گفتم من شما رو به چالش اب یخ دعوت میکنم فوحشایی که خوردم هیچی :| از صبح نشسته دمه اشپزخونه میگه مامان هستم شما رو به چالش گشنگی دعوت میکنم :| توروخدا یکی یه لقمه نون بده دستم مردم از گشنگی
مثلث برمودای ایراانیا ...
اینترنت، اشپز خانه، دستشویی
تا حالا مشاهده نشده کسی ازش بیرون بیاد
اصن سه وضعی
شما هم مادرتون نیم ساعت میشینه پای برنامه ی اشپزی, بعدش هیچ کدومو از اون غذا ها رو درست نمیکنه. مال شمام هست یا فقط مادر من اینجوریه?!!?