I'm so proud of how I handled this year. I fought so many silent battles. I had to humble myself, wipe my own tears and pat myself on the back.
راضیم از خودم که چطور از پس امسال بر اومدم.
با کلی درگیریهای درونی و ذهنی که به چشم کسی نمیومد جنگیدم.
و مجبور بودم صدام در نیاد، اشکام رو پاک کنم و یه دست مریزاد به خودم بگم.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی اشکا
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
تئوری ایستگاه قطار رو شنیدی؟ میگه زندگی مثل یه ایستگاه قطاره، آدمها میان و میرن، بعضیها یه مسیر طولانی رو همراهتن، بعضیها هم قبل از اینکه آماده خداحافظی باشی پیاده میشن میرن، ولی هر کسی یچیزی بهت یاد میده حتی اگه قرار نباشه برای همیشه بمونه مهم اینه که بدونی کی باید اون شخص رو نگهاش داری و کی باید بذاری سوار قطار بعدی خودش بشه چون همه تو یه مسیر نیستن و اشکالی هم نداره.
کمکم دارم میفهمم که بزرگ شدن چه اشکالهایی دارد؛ وقتی به آرزوهایی که در کودکی داشتی میرسی، میبینی آنقدرها هم که فکر میکردی جالب نبودهاند.
اشکال نداره، من فقط فهمیدم هر کسی لیاقت
محبت و لطف منو نداره.
اینطور نیست که همه درک کنن، و این اشکالی نداره. اینطور نیست که همه برات گوش شنوا باشن، و این اشکالی نداره. اینطور نیست که همه بیان اون سوالات سادهای که منتظرشون بودی رو ازت بپرسن، و این اشکالی نداره. اینطور نیست که همه همونجوری که بودن، بمونن؛ و این اشکالی نداره. اینطور نیست که همهی چشم انتظاریها برات ثمر داشته باشن، و این اشکالی نداره. اینطور نیست که هروقت دست دراز کردی، کسی باشه که دستتو بگیره، و این؛ اشکالی نداره.
اونجایی که حس کردی کسی نیست، اونجایی که تو اشکات غرق شدی، اونجایی که لبخند از یادت رفت، اونجایی که خسته شدی، دقیقا همون موقعها به من فکر کن، من اینجا منتظرم تو بیای بغلم و غمهات رو بذاری رو دوش من.
اول اشکام رو پاک میکنم بعدشم دلیل اشکامو.
اگه به کسی خوبی کردیو قدرشو
ندونست اشکالی نداره، امروز یه
جملهی خوندم که عجیب به دلم
نشست، میگفت:
"خوبی های ما را فقط کسانی
میبینند که خودشان خوباند.
میدانی چرا؟
چون آدمیزاد هرچه در ذات خودش
باشد در دیگران زودتر پیدا میکند."
شد شد، نشد اینقدر گریه میکنم که تو اشکام غرق بشم.
در برهه ای از زندگی، از ارتباطات ناسالم چه با افراد و چه اشیا خسته میشی.
هرچی رشد می کنی، یسری از چیزهایی که برات دلخواهن، غیر قابل تحمل میشن و این هیچ اشکالی نداره...