از شيخ بهايي پرسيدند :
خدا را در كجا يافتي ...؟
فرمودند:
در قلب كساني كه بيدليل مهربانند ...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی افتي
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
ما...
با صداى آرام تر خنديديم.
موهايمان كمتر رنگ باد را ديد.
مخفى مان كردند.
و به ما ياد دادند مخفى كنيم،
مخفيانه زيبا شديم،
مخفيانه شكست خورديم.
مخفيانه التيام يافتيم.
ما ترسيديم همه عمرمان را،
اما روزى مى رسد...
كه برقصيم، برقصيم، برقصيم
و بر شانه هاى هم بوسه بزنيم.
اينجاست پشتِ زيبايى مان...
تمام زخم هايى كه هرگز نميبيندشان.
ﺍﺯ ﺷﻴﺦ ﺑﻬﺎﻳﻲ ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ :
ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺠﺎ ﻳﺎﻓﺘﻲ ؟
ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:
ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻲﺩﻟﻴﻞ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻨﺪ..
ﻣﻨﻮ ﻣﯿﮕﻔﺖ^__^
ﺣﺎﻻ ﻣﻨﻮ ﺍﺯ ﻛﺠﺎ ﻣﻴﺸﻨﺎﺧﺖ ﺩﺭﺷﮕﻔﺘﻢ
Delam karbala mikhad
قشنگ ترین لحظه توی این دنیا...
⬅بهت بگن بيا بريم کربلا...
⬅وسط بين الحرمين سلام بدي....
⬅ندوني بري حرم عباس يا حسين...
⬅پاي برهنه توبين الحرمين راه بيافتي....
⬅برسي ورودي حرم عباس....
⬅پشت در حرم بشيني و سلام بدي....
⬅باچشم پر اشک اذن دخول بخوني....
⬅بلندشي و بري روبروي ضريح بايستي....
⬅سرتو بندازي پايين و باخجالت بگي فکر نميکردم بياريم حرم....
⬅به عباس بگي خيلي آقايي....
⬅بري يه بوسه به ضريح بزني و اشک بريزي....
⬅بياي عقبتر و يه زيارت بخوني....
⬅بهش بگي اجازه ميدي برم پابوس داداشت....
⬅دوباره پابرهنه توبين الحرمين راه بيفتي و زير لب بگي"از حرم تا قتلگه زينب صداميزد حسسسسسسسين"...
⬅اشک....
⬅برسي ورودي حرم و ناخداگاه بشيني رو زمين دست برسينه سلام بدي....
⬅اشک....
⬅از باب القبله وارد حرم بشي....
⬅نگاهت بيفته به ايوون طلا و ضريح...
⬅خجالت زده اي....
⬅چشمت بيفته به قتله گاه....
⬅از عشق حسين مجنون بشي...
⬅آخرروضه رو درک کني....
⬅بري روبروي ضریح یه دل سیر گریه کنی.....
⬅يادت بياد چقدر حسرت رفتن به حرم رو ميخوردي....
خداوند در يك حديث قدسي مي فرمايد: "يا مطلقا في وصالنا، ارجع. و يا محلفا علي هجرنا، كفر. انما ابعدنا ابليس لانه لم يسجد لك، فواعجبا، كيف صالحته و هجرتنا" .معنی حدیث بالا بسيار تأمل برانگيز بوده و نشان از غفلت بي اندازه إنسان گنهكار دارد.
خداوند مي فرمايد: من شیطان را چون بر تو سجده نکرد از خود راندم اما تو اكنون با او همراه و همدل شدي و پروردگارت را فراموش نمودي؟؟؟!
اي كسي كه وصال ما را ترك كرده اي، برگرد. و اي كسي كه بر جدايي از ما سوگند خورده اي، سوگند خود را بشكن.ما ابليس را براي اين از خود رانديم كه بر تو سجده نكرد پس چگونه است كه او را صالح يافتي و ما را ترك نمودي؟
شعرهاي من چشم دارند
حتي چشم هاي شعرم را
که مي بندم
تو بر کلماتم راه مي افتي
و مي رقصي
خواب هم که باشم
صداي تق تق کفش هات
در سرسراي خوابم مي پيچد
کور که نيستم
گل قشنگم
آمدنت را تماشا مي کنم
و اين لبخند براي توست ..
فرزند عزيزم
آن زمان که مرا پير و از کار افتاده يافتي
اگر هنگام غذا خوردن، لباس هايم را کثيف کردم و يا نتوانستم لباسهايم را بپوشم
اگر صحبت هايم تکراري و خسته کننده است
صبور باش و درکم کن
به ياد بياور، وقتي کوچک بودي، مجبور مي شدم روزي چند بار لباسهايت را عوض کنم
براي سرگرمي يا خواباندنت مجبور مي شدم بارها و بارها داستاني را برايت تعريف کنم
وقتي نمي خواهم به حمام بروم، مرا سرزنش نکن
وقتي بي خبر از پيشرفت ها و دنياي امروز، سئوالاتي مي کنم با تمسخر به من ننگر
وقتي براي اداي کلمات يا مطلبي، حافظه ام ياري نمي کند، فرصت بده و عصباني نشو
وقتي پاهايم توان راه رفتن ندارند، دستانت را به من بده … همانگونه که تو اولين قدم هايت را در کنار من برداشتي
زماني که مي گويم ديگر نمي خواهم زنده بمانم و مي خواهم بميرم، عصباني نشو …
روزي خود مي فهمي از اينکه در کنارت و مزاحم تو هستم، خسته و عصباني نشو
ياريم کن، همانگونه که من ياريت کردم
کمک کن تا با نيرو و شکيبايي تو، اين راه را به پايان برسانم
فرزند دلبندم، دوستت دارم