ارنست همینگوی از سرطان، مالاریا، التهاب کبدی، دیابت، شکستن ستون فقرات و جمجمه، دو سانحهی هوایی و خونریزی کبد و کلیه جان سالم به در برد ولی در نهایت خودکشی کرد!
آدمها را این چیزها نمیکشه، بی دفاع شدن در مقابل رنج، غم و بیماری میکشه، ناامیدی و انگیزه نداشتن برای ادامه از بین میره...
آدما را تنها شدن در مقابل مصیبت میکشه...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی التهاب
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
خاورمیانه را به تقلید چشمان شرقیِ تو ساخته اند!
پرالتهاب،
اندوهگین،
خسته،
زیبا...
- نزار قبانی
خاورمیانه را
به تقلید چشمان شرقیِ تو ساخته اند...
پرالتهاب
اندوهگین
خسته
زیبا...
زیبا... زیبا...
خاورمیانه را
به تقلید چشمان شرقیِ تو ساخته اند...
پرالتهاب
اندوهگین
خسته
زیبا...
زیبا... زیبا...
"خرداد"
زنی ست بیرون آمده از دوگانگی و التهاب
منطقی تر
با جذبه تر
گرم تر
#پریسا_زابلی_پور
- خاورمیانه را به تقلید چشمان شرقیِ تو
ساخته اند
پرالتهاب ..
اندوهگین ..
خسته ..
زیبا......
#نزار_قبانی
عباس حسین نژاد :
خاورمیانه را به تقلید چشمان شرقیِ تو ساخته اند...
پرالتهاب
اندوهگین
خسته
زیبا...زیبا... زیبا...
وقتی تو می آیی
گل می دهد گلدان
من شور می گیرم
تنها در این ایوان
پر التهاب اما،
این حس تماشایی ست
مانند شب های
خوب حنابندان
می گویند زن های عرب دلشان که می گیرد، غصه که می افتد به جانشان، راه کج می کنند سوی حرم تو آقا...
می نشیند یک گوشه چادرشان را روی صورتشان می کشند هی می گویند:
یا عباس ادرکنی، ادرکنی بحق اخیک الحسین،
اصلا حرمت معروف است به عقده گشایی و باز کردن سفره دل...
می گویند شیعیان مدینه کارشان که گیر می کند روزگار که سخت می گیرد، یک راست می روند پشت دیوارهای بقیع ستون دوم روبروی حرم نبوی می روند و مادرتان را قسم می دهند به شما به شمایی که مشکل گشای دلهایی...
می گویند شما کاشف الکرب حسینی آقا...
می گویند هر که می رود کربلا غم های دلش حواله می شود به سوی حرم شما، عقده های دلش باز می شود در آن صحن، دلش آرام می گیرد...
یا عباس!
کرب هایم را برایت آورده ام
غصه هایم را آورده ام
نه راهی به مدینه دارم نه به کربلا.
مانده ام در این شهر پر التهاب.
مانده ام در این خستگی
نذر کرده ام برای دل خسته ام،نذر کرده ام بنشینم گوشه ای و برای دل خسته ام بخوانم:
"یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ کَرْبی بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ"
دریاب این دل را.....
یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت
دیوانه ای به دام جنونم کشید و رفت
پس کوچه های قلب مرا جستجو نکرد
اما مرا به عمق درونم کشید و رفت
یک آسمان ستاره ی آتش گرفته را
بر التهاب سرد قرونم کشید و رفت
من در سکوت و بغض و شکایت ز سرنوشت
خطی به روی بخت نگونم کشید و رفت
تا از خیال گنگِ رهایی، رها شوم
بانگی به گوش خواب سکونم کشید و رفت
شاید به پاس حرمتِ ویرانه های عشق
مرهم به زخم فاجعه گونم کشید و رفت
تا از حصار حسرت رفتن گذر کنم
رنجی به قدر کوچ کنونم کشید و رفت
دیگر اسیر آن منِ بیگانه نیستم
از خود چه عاشقانه برونم کشید و رفت