تو یه الماس داشتی که تا چشمت به یه عالمه شیشه خورده خورد، رهاش کردی، باید هم تا اخر عمر زخمی و تیکه پاره دنبال الماست میون شیشه خورده‌ها بگردی.


«‌‌پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی»
«‌‌پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی»