اصلا شبکه 4 یجـــــوریه که..










انگاری زیر دست نامادری بزرگ شده طفلک
یه غم خاصي تو تصوير شه

میخواستم به دوستم زنگ بزنم
دیدم اشتباه گرفتم و یه خانمه گوشیو برداشت!

گفتم:منزل آقای رحیمی؟
گفت: نخیر! اینجا منزل خانم جلالی ۱۸ساله دیپلمه و مجرد از تهرانه
بامادرم کاری داشتین؟

ار مرگ نمیترسم من فقط نگرانم که درشلوغی ان دنیامادرم راپیدنکنم

این کره ی خاکی، چرخ و فلکی است که همه ارام با ان میچرخیم..
نه کسی میتواند زود تر پیاده شود
نه کسی میتواند در جایی بایستد
نه کسی میتواند چرخش چرخ و فلک را انکار کند
همه و همه به یک مقصد میرویم
همه و همه باید باد و طوفان را تحمل کنیم
همه و همه باید این را بپذیریم..
امادر میان این چرخش یادمان باشد که منتظر طوفان و باد نباشیم…
چرا که افتاب هم نزدیک است و میتوانیم از وجودش لذت ببریم…
یادمان باشد چه بخواهیم و چه نخواهیم و چه منتظر باشیم و چه منتطر نباشیم…
باید هر از گاهی طوفانی را رد کنیم و تنها موقعی با موفقیت عبور میکنیم که …
لذت روز های خوش را برده باشیم و قدر آن ها را بدانیم….

باز هم نامادری عصبانی شد و او را کتک زد..... و باز هم دخترک به گریه افتاد و گفت خداجونم میدونم, بابایی گفته دیگه نمیتونی مامانیم رو برگردونی پیشم, ولی منو که میتونی ببری پیشش, ببرم خدا جون