ترمه پوش نازک اندامی که هر شب مست بود
آبیِ چشمانِ او با آسمان همدست بود
یک شبی رفت و مرا با خاطراتم جا گذاشت
لیک می دانم که عشقش "ارتفاع پست" بود!!
#فاضل_نظری
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی اندامی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
طالع بینی تیپ زدن - شما کدوم ماهید ؟
فروردین : هر چی بپوشن بهشون میاد بس که اندامی هستن ^_^
اردیبهشت: این اردیبهشتیا که خدای خوشتیپین ^_*
خرداد: بدک نیستن اگه جو بگیردشون قشنگ میپوشن ^_^
تیر: چهره ی خوبی دارن اما بلد نیستن تیپ بزنن >___
در روزگاری که زن ها ..
از پشت ساپورت ولباس های اندامی،
تن هایشان را به نمایش عمومی می گذارند...
وعکس های زیباا وخصوصی خود را در ملا عام
به حراج عمومی می گذارند...
و روز وشب در خیابان ها مثل چراغ برق می زنند؛
از دامن این زن ها..
مردها به معراج نمی روند که هیچ..
به تاراج می روند !!
خانم هاااابه کجا چنین شتابان !!!!
کاش خدااینگونه درزندگیمان جای بگیرد...آنقدرزیبا که وقتی نگاهمان سرگردان میشود به یاد او نگاهمان
رابچرخانیم.آنقدردلنشین که وقتی شیرینی گناهی دردلمان نشست درقلبمان شیرینی یادش را جایگزین
کنیم.آنقدرجدی ودرعین حال مهربان که نه بخاطر او بلکه بخاطرخودمان هم که شده یک مسلمان واقعی
باشیم نه صرفا یک مسلمان زاده..آنقدربااراده که درمقابل هروسوسه ای مانند چهارپایان تسلیم
نشویم..آنقدر صمیمی که بجای همنشینی با اطرافیان بظاهر رفیق با"رفیق"واقعیمان همصحبت
شویم..آنقدرباگذشت که بجای زخم زبان زدن کمی یادبگیریم ببخشیم تا بخشیده شویم...آنقدرفروتن که مانند ابلهان ازبالا به دیگران نگاه نکنیم وغرور بیجا واحمقانه مارا دربرنگیرد.
به راستی چه چیزی مارو خودپسند کرده است؟چهره زیبا؟اندامی متناسب؟لباسهایی شیک؟خانه وماشین؟جواهرات؟
وای برکسانی که بخاطر داشتن این چیزها تفاخر کنند..
به باز آمدنت چنان دلخوشم
که طفلی به صبح عید
پرستویی به ظهر بهار
و من به دیدن تو
چنان در آینه ات مشغولم
که جهان از کنارم می گذرد
بی آنکه سر برگردانم
در فصل های خونین هم می توان عاشق بود .
به قمریان عاشق حسد می ورزم
دانه بر می چینند
و به ستاره و باران که بر نیمرخ مهتابی ات بوسه می زنند
و به گلی که با اشاره ی تو می شکفد
در فصل های خونین هم می توان عاشق بود .
مگر از راه در رسی
مگر از شکوفه سر بزنی
مگر از آفتاب به در آیی
و گرنه روز
تابوتی است بر شانه های ابر
که ما را به افق های ناپیدا می سپارد.
و عشق آهوی محتضری است
که سر بر شانه های باران می گذارد .
بیا
با اندامی از آتش بیا
و جلوه ای از آذرخش .
هیهات
من کجا باز بینمت ای ستاره ی روشن ؟
که بی تو تا شبگیر پیر می شوم .
چندان که باز آیی
ستاره ها همه عاشق می شوند
و جوانی
در باران
از راه می رسد .
"علی بابا چاهی"