دوست داشتـم تو ٨٠ سالگى
دستات رو بگيرم
تو دستم و بگم
ما از پسش بر اومديم ...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی اومديم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
دوست داشتـم تو ٨٠ سالگى
دستات رو بگيرم
تو دستم و بگم
ما از پسش بر اومديم ...
جاي سوختگي رو پام بود به مامانم نشون دادم گفتم اين جاي چيه !؟؟؟؟ گفت بچه بودي چهارشنبه سوري رفتيم خونه بابابزرگ اينا از رو اتيش پريدي گفتم اهان پس اونجا اينطوري شد گفت نه اومديم خونه قاشق داغ گذاشتم رو پات تا ديگه از اين غلطا نکني ..... ^_^ . . . . . . . . مادر من.. مادر من.. تو ياري و ياور من .....
از خواب پا شدم دیدم کسی خونه نیس
زنگیدم به بابام:
من: بابالى جووونم كجايى؟
بابام در حالى كه كلى صداى شادى و جيغ و اينا مياد: إ ما اومديم شهر بااازى مگه تو بامووون نيستى؟؟!!
مامانم از اون ور تلفن: إوا خااااك تو سرم ياااادم رفت بش بگم!
مامان بابام
شهر بازى
سازمان حمايت از كودكان بد سرپرست
مديونيد اگه فك كنيد سر راهى ام !
ﻳﻪ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﻭﻣﺪﻳﻢ ﺗﻮﻱ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻏﺮﻕ
ﺷﻴﻢ ....
ﻫﻤﻪ ﺗﻴﺮﻳﭗ ﻏﺮﻳﻖ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻦ واسه ما
والاااااااااااا