به دنبال ِ همراه ِ "اوّل" نیستم
این روزها اول ِ راه ، همه همراهند . . .
باید به دنبال ِ همراه ِ "آخر" گشت
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی اوّل
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
می شود سخت ترین مساله آسان باشد
پشت هر کوچه ی بن بست خیابان باشد!
.
می شود حال بد ثانیه ها خوش باشد
شهر هم غرقِ همآغوشیِ باران باشد
.
گیرم این عشق که آتش زده بر زندگی ات
بعد جان کندنِ تو شکل گلستان باشد!
.
بعد یک عمر به ویرانه ی تو برگردد
تا درین شعر پر از حادثه مهمان باشد
.
گیرم این دفعه که برگشت، بماند...نرود!
گیرم از رفتنِ یک باره پشیمان باشد
.
فرض کن حسرتِ پاییز تو را درک کند
روز برگشتنِ او اوّلِ آبان باشد!
.
بی خیالِ غم هر روزه، چرا که دل من
مثل ریگی ست که در کفش تو پنهان باشد!
#امید_صباغ_نو
"روز برگشتنِ او اوّلِ #آبان باشد"
می شود سخت ترین مساله آسان باشد
پشت هر کوچه ی بن بست خیابان باشد!
.
می شود حال بد ثانیه ها خوش باشد
شهر هم غرقِ همآغوشیِ باران باشد
.
گیرم این عشق که آتش زده بر زندگی ات
بعد جان کندنِ تو شکل گلستان باشد!
.
بعد یک عمر به ویرانه ی تو برگردد
تا درین شعر پر از حادثه مهمان باشد
.
گیرم این دفعه که برگشت، بماند...نرود!
گیرم از رفتنِ یک باره پشیمان باشد
.
فرض کن حسرتِ پاییز تو را درک کند
روز برگشتنِ او اوّلِ آبان باشد!
.
بی خیالِ غم هر روزه، چرا که دل من
مثل ریگی ست که در کفش تو پنهان باشد!
#امید_صباغ_نو
"روز برگشتنِ او اوّلِ #آبان باشد"
گفته بودند که عاشق بشوی میمیری ،
اوّلین تجربهام بود ،
چه میدانستم ..
. .
✿ کپشن خاص ✿
جوری آدمها را بخواهید
که هوا بَرِشان ندارد
فکر نکنند این اوّلی بود
بقیه از فردا پُشتِ خطهای تلفن برایشان صف می کِشند
با چشمهایتان بفهمانید
زندگی دیگر سخت شده
شاید یکی دو نفر
اگر پیش بیاید از تهِ دل سراغتان را بگیرند
باقی، حوصله ی صف ایستادن ندارند...!
#محمدولی_صارمی
✿ کپشن خاص ✿
زنها دو دسته اند؛ آنهایی که محافظت می شوند و آنهایی که نمی شوند.
دسته ی اوّل را با ماشین به این طرف و آن طرف می برند و سرِوقت از آرایشگاه، از استخر، از مدرسه، از اداره و ... برمی گردانند. با تلفن، حالش را می پرسند و اگر سرش درد کرد، یکی هست که بگوید: "بهتر نیست کمی استراحت کنی؟"
زن های دسته ی دوّم، توی باد و باران و توفان، ساعت ها توی صف اتوبوس می ایستند و با اینکه تصمیم میگیرند به جایی که اتوبوس از آنجا می آید نگاه نکنند ولی گردنشان، بی اختیار، بارها و بارها به آن سو می چرخد. تا شب سگ دو می زنند و شب، کسی نیست که بگوید: "عزیزم؛ قرص مسکّن برایت بیاورم؟"
زن های محافظت شده، راه رفتنی با طمأنینه دارند
ولی زن های محافظت نشده، یا بسیار تند راه می روند یا کُند
زنِ محافظت نشده، یا غر می زند یا به جایی خیره می شود و گاه خرفت می شود
زنِ محافظت شده، مهمانی ترتیب می دهد و از مسافرت هایش می گوید
زنِ محافظت نشده، گریه می کند و آنقدر این کار را ادامه می دهد که دیگر اشکش در نیاید.
زنِ محافظت شده، همیشه در نیمه ی راهِ گریه و یأس، به زندگی برمی گردد..
#فریبا_وفی
اگه میخوای بقیه رو دوست داشته باشی؛
اوّل خودت رو دوست داشته باش!
حِس و حال انجامِ بعضی کارا ، از اوَلِشَم نبود . . .
"شعر طنز"
خدایا وضع دنیا را ok کن
دل ما ناokها را ok کن
غم و اندوه انصافاً زیاد است
بساط شادی ما را ok کن
در این دوران که بابا نان ندارد
دل دارا و سارا را ok کن
در آن عالم برس اوّل به مجنون
برایش وصل لیلا را ok کن
برای ترک شیرازیّ حافظ
سمرقند و بخارا را ok کن
پرایدم شصت جایش ضربه خورده
اقلّاً یک تویوتا را ok کن
ندیدم خیری از دیروز و امروز
برایم خیر فردا را ok کن
تمام چیزها هم گفتنی نیست
خودت بعضی قضایا را ok کن
گنهکارم ولی توی بهشتت
برایم خواهشاً جا را ok کن
زندگی مارپله بود و منم از اوّل تا آخرش نیش خوردم فَقط . . .