اصلاً میگم گور پدر آینده‌ای که قرار بود باهم بسازیم؛ من با تو از گذشته‌ای عبور کرده بودم که دوستش نداشتم؛ که آزارم می‌داد؛ که زخمی‌م کرده بود؛ که خونی بودم اَزش.

They don’t like you because the truth you speak contradicts the lie they live

آدَما ازت خُوششون نِمیادچُون حَقیقتی کِه اَزش حَرف میزنی بادُروغِی کِه اُونا زندگیش مِیکُنن دَرتَضادهِ =)

.࿐

امید داشتن بکارمون نمیاد،
ولی خب ما زیاد داریم اَزش .

.࿐

I'm the one on the run away,
From the headlights .

این هَمه مثال روشن،
ک مَن اَزشون فرار میکنم :)

.࿐

I don't wanna die
But I don't, I don't wanna hide .

دوست ندارم بمیرم...
ولی اَزش باکی ندارم :))

. ⃟.

وَقتــی کــه نِگَــه دآشتَــنِ بُغضِــت ؛
اَزشِکَستَــنِش بَـرآت رآحَـــت تَـــربــآشـه...
یَعنــــی حـــآلِــت ...خِیلـــی بَـــده ...

.


اَوّلــ [ تــــــــوکــــُّــــــل ]

بــــــعــــــد اَزش طـــــلـــــــب کــــــــــن . . .


.

ﻫَﺮﭼﯽ ﺍَﺯﺵ ﻣﯽ ﭘُﺮﺳﯿﺪﯼ ﺩﺭ ﺟﻮاﺑﺖ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ : ﺁﺭﻩ
گفتم : ﻣَﻨﻮ ﻣﯽ شناسی؟ گفت ﺁﺭﻩ
گفتم : اینجا راحتی ؟ گفت: ﺁﺭﻩ
گفتم : خوشحالی که اینجایی؟ گفت: ﺁﺭﻩ
گفتم: می خوای ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ یه ﺩﻭﺭﯼ ﺑﺰﻧﯿﻢ ﺩﻟﺖ واشه ؟!
یه دفه ﺟﯿﻎ و داد و فریاد کرد و گفت ﻧﻪ ! ﻧﻪ ! ﻧﻪ و رفت یه گوشه پشتش رو کرد بهم و شروع کرد به گریه کردن !!
ﺩﻟﯿﻠﺶ ﺭﻭ پرستار آسایشگاه میگه: ﺁﺧﻪ با ﻫﻤﯿﻦ ﺑﻬﻮﻧﻪ گولش زدن و ﺁﻭﺭﺩﻧﺶ خونه‌سالمندان و ﺍﯾﻦ ﺳﻮاﻝ رو ﻧﺒاﯾﺪ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﯼ:( :( :(