در عالم کودکی به مادرم قول دادم ،
که تا همیشه هیچ کس را بیشتر از او دوست نداشته باشم.
مادرم مرا بوسید.
و گفت : نمی توانی عزیزم !
گفتم : می توانم ، من تو را از پدرم و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم .
مادر گفت : یکی می آید که نمی توانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی .
نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم .
ولی خوب که فکر می کردم مادرم را دوست داشتم .
معلمی داشتم که شیفته اش بودم ولی نه به اندازه مادرم !
بزرگتر که شدم عاشق شدم ، خیال کردم نمی توانم به قول کودکی ام عمل کنم .
ولی وقتی پیش خودم گفتم ؛
کدامیک را بیشتر دوست داری باز در ته دلم این مادر بود ، که انتخاب شد.
سالها گذشت و یکی آمد ، یکی که تمام جان من بود .
همانروز مادرم با شادمانی خندید و گفت دیدی نتوانستی !
من هرچه فکر کردم او را از مادرم و از تمام دنیا بیشتر می خواستم ،
او با آمدنش سلطان قلب من شده بود .
من نمی خواستم و نمی توانستم به قول دوران کودکیم عمل کنم .
آخر من خودم مادر شده بودم ...
منم اگرمادر بشم قطعا همین حس رو خواهم داشت.....ولی شاید غیرممکن باشه این خواسته!
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی اگرما
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
یادمان باشد:اعتمادب نفس اولین گام ب سوی موفقیت است!
اگرما3خصلت:انتقادپذیری،پوزش خواهی،و شکرگزاری رادرخودپرورش دهیم
مطمئن باشیدک موفقیت بزودی درب خانه مان رامیزند!
اگرما ثروتمند شویم : دارائی انسان شادی های اوست .
وشاد وخوش وخرم شويم : شفا پيدامي كنيم،
99درصدبيماريهاي جسماني محصول بيماريهاي رواني است،
عامل اصلي بيماري اينست كه آدم ازخودش راضي نيست
وشب كه مي خواهدبخوابد باطنش از اومي پرسدكه امروزچه كار كردي ؟
دل چه كسي را خوش كردي؟
چه كسي راامروزشاد كردي ؟
.
خانم اميلي برونته مي گويد
شب كه مي شود كارهايت را بگذارروي ميز،
اگرديدي دربين آنها يك لبخندي هست
كه مثل يك خورشيد تابيده ودل يكي گرم شده ،
آن روزت راباطل نكردي؛
دارايي انسان شاديهايي است كه توليد
كرده وازآن شاديهاست كه به انسان شادي مي دهند
ولذت مي دهندوبركت پشت بركت به انسان مي رسد ...
ببخشای بر من اگر ارغوان را نفهمیده چیدم!!
اگر روی لبخند یک بوته آتش کشیدم!!
اگر سنگ را دیدم اما،
در آئین احساس و آواز گنجشک نفس های سبزینه را حس نکردم!!
اگرماشه را دیدم اما هراس نگاه نفسگیر آهو به چشمم نیامد!! ...چرا روشنی را ندیدم؟؟
چرا روشنی بود و من لال بودم؟؟
چرا تاول دست یک کودک روستایی دلم را نلرزاند؟؟
بانو......
حواست باشد..
مردتواگردلش تنهایی می خواست،
هیچ گاه شانه های مردانه اش رازیربارهزاران تعهد خم نمی کرد،
تا آشیانه ای بسازدبرای توباگرمای عشقش،
تنهایش مگذار.
بدان اوتکیه گاهیست ازجنس غیرت....
به او اعتمادکن،عاشق باش ودرکش کن،
به بهانه روزمرد....