ما بیش از اندازه قوی بودیم؛
مدام می شکستیم، شکسته هایمان را بند می زدیم و ادامه می دادیم،
اشک می ریختیم، اشک هایمان را خودمان با دستهای خودمان پاک می کردیم و دوباره با تمام جسارت، روی پاهای خودمان می ایستادیم.
ما بیش از اندازه قوی بودیم، به کسی تکیه نمی دادیم، با کسی از دردهایمان نمی گفتیم و از کسی کمک نمی خواستیم.
ما به قیمت همین قوی بودن، از پا در آمدیم!
قوی بودن را برای ما بد تعریف کرده بودند...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ایستادیم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
🤍.
ما بیش از اندازه قوی بودیم ؛
مدام می شکستیم ، شکسته هایمان را بند می زدیم و ادامه می دادیم ،
اشک می ریختیم ، اشک هایمان را خودمان با دستهای خودمان پاک می کردیم و دوباره با تمام جسارت ، روی پاهای خودمان می ایستادیم .
ما بیش از اندازه قوی بودیم ، به کسی تکیه نمی دادیم ، با کسی از دردهایمان نمی گفتیم و از کسی کمک نمی خواستیم .
ما به قیمت همین قوی بودن ، از پا در آمدیم !
قوی بودن را برای ما بد تعریف کرده بودند ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
✿ کپشن خاص ✿
وقتی میگم مواظب خودت باش!
به اینکه ما چقدر پشتِ هم نبودیم،
فکر نمیکنم... به اینکه چقدر
به جایِ کنارِ هم ایستادن
مقابلِ هم ایستادیم فکر نمیکنم.
من به این فکر میکنم که
یه زمانی ما انتخابهایِ هم بودیم.
هرچقدر غلط و اشتباه...!
#یاسمین_مهدیپور
✿ کپشن خاص ✿
- ﺧﺐ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ؟
ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﻣﺎ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ
ﯾﮑﯽﻣﺎﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ؟!
ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﯾﻌﻨﯽ ﻫﺮ ﺑﻼﯾﯽ ﺳﺮﺕ ﺁﻣﺪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺩﺭ ﻧﯿﺎﯾﺪ..
ﺍﯾﻦ ﺷﺪ ﮐﻪ ﯾﺎﺭﻣﺎﻥ ﺑﺪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺻﺪﺍﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﻧﯿﺎﻣﺪ،
ﻋﺰﯾﺰﻣﺎﻥ ﻣُﺮﺩ ﻭ ﺻﺪﺍﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﻧﯿﺎﻣﺪ،
ﻋﺸﻖﻣﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺻﺪﺍﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﻧﯿﺎﻣﺪ..
ﺗﻮﯼِ ﺧﺎﻧﻪ
ﺳﺮِ ﺧﺎﮎ
ﻭﺳﻂِ ﺳﺎﻟﻦ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩِ ﺍﻣﺎﻡ..
بجاﯼِ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮔِﻞ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﻭ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﭼﻨﮓ ﺑﺰﻧﯿﻢ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﮑﺸﯿﻢ ﻭ ﺷﯿﺸﻪ ﺑﺸﮑﻨﯿﻢ ﺗﺎ ﻧﺸﮑﻨﺪ، ﻧﺮﻭﺩ،
ﺑﻤﺎﻧﺪ،
ﻫﯽ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﮐﺮﺩﯾﻢ..
ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﯾﻢ ﻭ ﺑﻐﺾﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻗﻮﺭﺕ ﺩﺍﺩﯾﻢ ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩﯾﻢ
ﻣﺜﻞِ ﺍﺣﻤﻖﻫﺎ ﺩﺳﺖ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﯾﻢ ﻭ ﮔﺬﺍﺷﺘﯿﻢ ﺭﻓﺘﻨﯽ ﻫﺎ ﺑﺮﻭﻧﺪ ،
ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ
ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ
ﺍﺯ ﺩﺳﺖ...!!
#حسین_وحدانی
درسته که همه وایستادیم، تشویقشون کردیم، گفتیم طوری نیست، ولی چشم هامون پر از اشک بود و پرپر شدیم! خودمونیم رییس کی وقت بردن ما میرسه؟ خسته شدیم از بهترین بازنده بودن..
سلام بر لحظات تنهایی حسین
اما بعد
به رسم هر ساله ظهر عاشورای امسال هم همراه خانواده به تماشای عبور دسته های عزاداران ایستادیم.جمعیت انبوه،پخش انواع نذورات بسیار زیاد و متنوع،امکانات دسته های عزاداری بسیار مدرن،زنجیر زن و طبل زن و علم کش الی ماشا ا…
بله همه اومده بودن،همه جور تیپی توی عزادارا به چشم میخورد.
همه بودن غیر از صاحب مجلس.
آقاجون امروز هر چی گشتم پیدات نکردم هرچقدر چشم چرخوندم فقط آب و رنگ دیدم و تظاهر
سالارم
آقای مظلومم
به گمونم هنوز هم به اندازه همون لحظات تنهایی.
وقتی بچه بودیم زنگ در خونه رو که می زدیم در نمی رفتیم. می ایستادیم تا صاحب خانه درو باز کنه، بعد قدم زنان از جلوش رد می شدیم! اون هم با خودش محاسبه می کرد :کسی که الان زنگ رو زده الان رسیده سر کوچه، پس اینا نیستن! از همون طفولیت مخی بودیم واس خودمون!