گیرم که
نگویم چقدر بی تابم...
دیوانه ، خودت کـه از دلم باخبری...
(شهراد میدری)
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی باخبری
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
گیرم که نگویم چِقـَدَر بــــــی تابم
دیوانه! خودت کـــه از دلم باخبری
(شهراد میدری)
قهرمان غزلیات منی ...می دانی ...؟
لا به لای غزلم درد مرا ...میخوانی ...؟
گل خورشیدی این باغ پر از اعجازی
لحظه ها در نفس صبح غزل پنهانی ...
مثل آیینه ترک خورده لب احساسم
و تو در لای همین قاب ترک می مانی
توی بازار دو چشمان عزیزت گم شد
دل این برده ی خوش آتیه ی کنعانی
پای من باز به دنبال تو تاول زده است
برده ای هوش دلم را به همین آسانی
تا به معراج رسیدم تو شدی معجزه ام
غزلم سوره ی عشق است تو شرح آنی .....
قهرمان غزلم... باخبری از دل من
دوستت دارم و دانم که تو این می دانی
خدایا عالمانه گناه کردم و جاهلانه توبه
قصّه من و غصّه تو سر دراز دارد
حال و نشاطم صرف گناه شد
خمیازه هایم سهم خدا
خدایا
می خواستم چیزی بگویم
ولی نه ، تو که خود باخبری از دلم
از سکوتم،از عصیانگری هایم!
خدایا
تو از امتحان من
من از شرمندگی رد شدن
سیر نخواهیم شد گویا!
درد و دلی با اما زمان(عج):
به ندایی تو مرا مهمان کن
نظری بر من از احسان کن
تو که از حال دلم باخبری
عاشقان را تو چرا پنهانی
دوستانم همه از دستم رفت
دل به هر پاکدلی بستم رفت
دگر این خانه مرا تنگ بود
زندگی......
دوستان لطفا کسانی که میتونند بعد از زندگی که جای خالی هست رو پر کنند هرچی فکر کردم چیزی به زهنم نمیرسه تا ادامه شعر رو کامل کنم.فقط تا همینجا تونستم