#توئیت
از یه جایی به بعد،
بدست آوردنش,آبروته!!
بیاد,جمع میشه.
نیاد,ریخته...
از سخت ترین بازیهای سرنوشت.!
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بازیهای
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
. کپشن خاص .
میدانی ؟
من به همه ی زنهای این شهر مشکوکم!
آهسته از کنارم میگذرند
جوری که انگار همین حالا از آغوش تو
جدا شده اند..!
رقیبانه لبخند میزنند
و جای انگشتان تو را
در میان موهایشان جابجا میکنند...
همین است که
ناگهان با خودم و با تو لج میکنم
و با لجبازیهای عاشقانه
تو را آزار میدهم
کاش یاد میگرفتی به جای گفتنِ " حسادت نکن"
بگویی : من عاشقِ توام ، خیالت راحت..
تا من با خیال راحت
برایت بمیرم
ای ڪاشـــ...
ای ڪاشـــــ...
ڪــــــاشـ بعد از همه دلقڪ بازیهایم.....
ڪسی می آمـــــــــــد......
ماسڪ را از روی صورتم بر میداشت..
و میگــــــفتــــــ...
حالا از دردهایت بــگو⇜من گوش میکنم.....
یک دقیقه سکوت ،
بخاطر خجالت کشیدن مردی که درامدش کفاف زندگیشو نمی دادچه برسد به خرید عید و پای رفتن به خونه رو نداشت..
یکدقیقه سکوت
بخاطر شرمندگی مردی که لباس چروکیده دست دوم رو بنام جنس خارجی تن بچش کرد برویش خندید و در خفا اشگ ریخت…
یکدقیقه سکوت
بخاطر زنی بی سرپرست که نخواست شرافت و ناموسش لکه دار شود غرورش را زیر پا گذاشت و خونه تکونی دیگران رو انجام داد و خانم خونه اربابی کرد براش …
یکدقیقه سکوت
بخاطر تبسم مصنوعی بر کنج لب زنی که چرخ کرده سنگدونی مرغ رو بجای گوشت چرخ کرده بخورد بجه ی در ارزوی کبابش داد …
یکدقیقه سکوت
بخاطر مستاجری که سر درد رو بهونه کرد و دستمال بر سر بست و پتو بر سر کشید و گریه کرد برای عید که صاحبخونه در قبال اجاره های عقب افتاده جوابش کرده بود
یکدقیقه سکوت
بخاطر بچه ای که خجالت کشید و تو کوچه نیومد و با حسرت از لای در همبازیهای لباس نو بر تن رو دید زد..
یک دقیقه سکوت ،
بخاطر خجالت کشیدن مردی که درامدش کفاف زندگیشو نمی دادچه برسد به خرید عید و پای رفتن به خونه رو نداشت..
یکدقیقه سکوت
بخاطر شرمندگی مردی که لباس چروکیده دست دوم رو بنام جنس خارجی تن بچش کرد برویش خندید و در خفا اشگ ریخت…
یکدقیقه سکوت
بخاطر زنی بی سرپرست که نخواست شرافت و ناموسش لکه دار شود غرورش را زیر پا گذاشت و خونه تکونی دیگران رو انجام داد و خانم خونه اربابی کرد براش …
یکدقیقه سکوت
بخاطر تبسم مصنوعی بر کنج لب زنی که چرخ کرده سنگدونی مرغ رو بجای گوشت چرخ کرده بخورد بجه ی در ارزوی کبابش داد …
یکدقیقه سکوت
بخاطر مستاجری که سر درد رو بهونه کرد و دستمال بر سر بست و پتو بر سر کشید و گریه کرد برای عید که صاحبخونه در قبال اجاره های عقب افتاده جوابش کرده بود
یکدقیقه سکوت
بخاطر بچه ای که خجالت کشید و تو کوچه نیومد و با حسرت از لای در همبازیهای لباس نو بر تن رو دید زد..
بیا می خواهم رازی را بگویم . .
پسرها عروسك ندارند، درد دل كردن و حرف زدن را یاد نمی گیرند،
نگاه كن
فقط بلدند أسباب بازیهایشان را پرت كنند،
پسرها اشك هم ندارند،
می ترسند مردیشان زیر سوال برود،
می شنوی؟؟
ته صدای فریاد شان گریه ای بی صدااست .
با یك اغوش ساده می شود قلب هر مردی را به دست اورد،
نگأهشان كن،
وقتی گرسنه اند ،مریضند، خسته اند،دلت نمی سوزد برایشان،
ببین پدرت وقتی مادرت نیست چقدر پیر است ?
می دانم از پسرها ناراحتی جر زنی می كنند؟
بی معرفتند،؟
حرف بد می زنند؟
بازی بلد نیستند، !!
آنها تقصیری ندارند ،
كسی نازشان نمی كند،
گل سر صورتی به موهایشان نمی زند،
سیلی می خورند كه یادشان بماند باید قوی باشند .
دخترک . . .
پسر ها نمیشکنند
مگر به دست دخترکی همچون تو...
پاییز را دوست دارم..
فصل بازیهای راه مدرســــــه ....
آدم های ضعیف را دوست ندارم..آنهایی که زانوی غمشان همیشه در بقچه ای زیر بغلشان است تا فورا بازش کنند...زندگی آنقدرها هم جدی نیست که بخاطر بازیهایش از آن سیر شویم...زندگی ادامه دارد...!
بعضی وقتا دلم واسه این گودزیلاها میسوزه درسته امکاناتشون از اون دوران ما بیشتره ولی شاید هیچ وقت نتونن لذت بازیهایی مثل هفت سنگ; چوب پل; دوز; لی لی یاخیلی بازیهای دیگرو بچشن
به سلامتی خودمون که حالشو بردیم
دلت که آرام نباشد..
خنده ها و مسخره بازیهایت که هیچ،
بیخیالیهایت هم دردی دوا نمیکنند..
کافیست بهانه اش جور شود،
بغض
امان نمیدهد!