هربار که ناراحت میشم و از دلم درنمیاد اما به روی خودم نمیارم، یه بخشی از حسم به کسی که باعث ناراحتیم شده خاموش میشه، بعد دوباره خودم غصه اون بخش خاموش شده رو میخورم و غصه اینکه چرا اون آدم تلاش نکرد از دلم دربیاره...
اینجوریه که این سیرِ باطل اینقدر ادامه پیدا میکنه تا یجایی که تموم میشه، تموم احساسم به اون آدم خاموش میشه و پایان!
من تا اون موقع منتظر میمونم همیشه، سختیشو میکشم ولی منتظر میمونم...
#رویا
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی باطل
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
ذکر هرروز هفته، روزی صد مرتبه:
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل، و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم، به قدر وسع بکوشم، به قدر وسع بکوشم...
این چه عشقی است که در دل دارم
من از این عشق چه حاصل دارم
می گریزی ز من و در طلبت
بازهم کوشش باطل دارم
باز لبهای عطش کردهٔ من
لب سوزان تو را می جوید
می تپد قلبم و با هر تپشی
قصهٔ عشق تو را می گوید
جناب عطار در بیتی می فرماید که:
" در طبع روزگار وفا و کرم مجوی
کین هر دو مدتی است که در روزگار نیست... "
و در ادامه می فرماید:
" نومید شو ز هر که توانی و هرچه هست
کامیدهای باطل ما را شمار نیست!
عطار وار از همه عالم طمع ببر
کاندر زمانه بهتر ازین هیچ کار نیست... "
چقدر گل گفتی آقای #عطار :)
. .
اونکه با خود خواهیاش این عشقو باطل کرد
بهم بگو تو بودی یا من؟
. .
.۫ ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ˑ ּ 𓄼 ࣪⠀ ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ
.۫ ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ˑ ּ 𓄼 ࣪⠀۫ ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ
ּ 𖥔 𓄼 ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ּ ִ ۫
𝐘𝐨𝐮𝐫 𝐥𝐢𝐦𝐢𝐭𝐚𝐭𝐢𝐨𝐧 𝐢𝐬 𝐨𝐧𝐥𝐲 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐢𝐦𝐚𝐠𝐢𝐧𝐚𝐭𝐢𝐨𝐧!
چیزی که محدودت میکنه فقط فکر و خیال باطله
ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ˑ ּ 𖥔 𓄼 ࣪⠀ ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ
۫ ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ˑ ּ 𖥔 𓄼 ࣪⠀ ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ
It is better to go the wrong way than to sit in vain.
If I do not mean;I try hard.
به راه بادیه رفتن، به از نشستنِ باطل
اگر مراد نیابم؛ به قدر وسع بکوشم ...
.࿐
#شادمهر
#باطل
شادمهر تو این اهنگ جدیدش
یجاش میگه:
من خبر دارم که
گشتی مثل من یکی شه دیوونت،
پیدا نشد؛
میخوام بگم غصه نخور رفیق،
اگه کسی قدر عشقتو ندونه
یه روز به گوشتون میرسه که
دنبال یکی میگرده قد شما بخوادش
اما پیداش نمیکنه...
✿ کپشن خاص ✿
این را دیگر همه ی مردمانِ حاضر در اقلیمِ اطرافم میدانند که هر چند صباح یکبار ، بقچه ام را می اندازم گَلَم و با بغلی از کاغذ باطله راه می افتم میروم پشتِ هیچستان ! همانجا که سهراب بود …
تا شاید بتوانم دور از معاشرت و همهمه ی آدمها ، کمی از خودم را پیدا کنم ! چرا که من میدانم ، هرکجا ازدحام باشد ، صدایِ نور ، عطر آب ، سایه ی گنجشکها و رقص شمعدانی و دستِ خدا … گم میشوند !
در سکوت و غیبت از میانِ مردم است که تو میتوانی بیشتر آسمان را تماشا کنی و صفحات میان کتابت را ببوسی و یک تسبیح برداری و ذکر بگیری که “ چرا هستم !؟ “ و “ آخرین کار پیش از مرگم چه باید باشد ؟ “
و این بار دست از پا دراز تر برگشته ام !
شاید خیال کنید با طوماری حدیث و پند و نصیحت میخواهم آن ته مانده حوصله تان را بجَوَم و از آنچه فهمیده ام بگویم ! نه !
من دریافتم … به خوبی دریافتم …
نه آنقدر بزرگ هیبتم که جهان بی من بخشکد و مردم در نبودم تلف شوند یا در خاطرشان بمانم !
نه آنقدر ناچیزم که نشود لکه ای ، جوهری نور از حضورم بیوفتد روی زمین و جوانه شود ..
دریافتم آدمی همواره چیزی میانِ خوف و رجا بوده ! چیزی بینِ هیچ چیز و همه چیز بودن ! …
دریافتم که باید ما بقیِ ایامِ پیش رویم را به شنیدن بگذرانم … و بپذیرم من از دانستنی ها ، اندکی میدانم !
آن هم این است که :
“ هیچ چیز نمیدانم “
#میم_سادات_هاشمی
It is better to go the wrong way than to sit in vain.
If I do not mean;I try hard.
به راه بادیه رفتن، به از نشستنِ باطل
اگر مراد نیابم؛ به قدر وسع بکوشم ...
.࿐