𝐒𝐨𝐦𝐞𝐝𝐚𝐲 𝐘𝐨𝐮 𝐰𝐢𝐥𝐥 𝐟𝐢𝐧𝐚𝐥𝐥𝐲 𝐬𝐚𝐲 𝐆𝐨𝐝 𝐭𝐡𝐢𝐬 𝐢𝐬 𝐰𝐡𝐚𝐭 𝐈 𝐩𝐫𝐚𝐲𝐞𝐝 𝐟𝐨𝐫 𝐓𝐡𝐚𝐧𝐤 𝐘𝐨𝐮

یه روز بالاخره پیش خودت میگی: «خدایا این همون چیزی بود که ازت می‌خواستم ازت ممنونم »  

♡

این رو خوندم و دلم آروم گرفت، شما هم آروم بشین:

اما بالاخره انسان ها به هر جای دنیا که بروند در آخر به همان جایی برمی گردند که به آن تعلق دارند. به همان شهر، به همان خانه، به همان قلب و به همان آغوش ...



. .

آقای کامو میگه:
انسان بالاخره به همه چیز عادت می‌کند. و بله ...

چشمات رو ببند و تصور کن
بالاخره داری تو اون کلبه‌ی جنگلی
سبز و قشنگت زندگی میکنی
به دور از سر و صدا ، فقط آرامش ..

یک روزی بالاخره تو یک نفرو پیدا میکنی که هیچوقت قلب تورو نمیشکنه و تا همیشه پیش تو میمونه .🫀

♡

من که خودم بالاخره از این تاریکی میام بیرون،اما خیلی دلم میخواست تو برام خورشید بیاری

این کسیه که بالاخره پذیرفته کسی دوسش نداره و باید به تنهایی عادت کنه.


مود من..

اما عزیز من بالاخره یک روز در آغوشی امن گرفته می‌شوی و تمام صداهای سرت خاموش می‌شوند.

کسی که حال خوب تون رو سبب می‌شه، ترسناک تر از کسیه که می‌تونه حالتون رو بد کنه.شما بالاخره دیر یا زود، متوجه می‌شی که باید از آدم تاکسیک فاصله بگیری، ولی آدمی که خوشحالت می‌کنه، مثل دراگ می‌شه برات. نباشه، وای.

•
آدم انقدر انقدر می بازه می بازه تا بالاخره قهرمان خواسته های خودش میشه🤍

♡