یه خانومی دارم .
از شیطونی و بانمکی از همه سرتره .
خیلی مهربون و دوست داشتنیه .
منم بی نهایت دوسش دارم ........
:)....️
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بانمکی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
را بخواهی
آدم بانمکی بود ، ساعتهایی که کنارش میگذشت خوب بود
اما آدم درستی نبود ، اهل دوست داشتن و پایبندی نبود ؛ بود که باشد ، وقتش بگذرد ! متوجهی؟
من هم انتظاری نداشتم ، باهم خوش بودیم
رفت و تمام شد و اهمیتی هم نداشت
بعد از اون باز هم کسانی به زندگی ام آمدند ، کسانی که حتی برعکس او میگفتند خیلی عاشقند و این حرف ها ..
اما هیچکدام را قبول نداشتم !
- چرا ؟
چون وقتی با هم بیرون بودیم و بعد خداحافظی میکردیم که برویم سمت کار خودمان ، اونها میرفتند که میرفتند ،
اما اون چند قدم دور که میشد برمیگشت دوباره نگاهم میکرد !
متنفرم وقتی با کسی صمیمیتی ندارم باهام شوخی کنه و احساس بانمکی کنه
: انتیگونه
برای سفر به اصفهان رفته بودم . کنار سی و سه پل نشسته بودم . نگاهم به دختر بچه سه یا چهار ساله خارجی افتاد که از پدر و مادرش اندکی فاصله گرفته بود و داشت مرا نگاه میکرد . بقدری چهره زیبا و بانمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم به طرفم بیاید اما در حالتی از شک و ترس از جایش تکان نخورد . دو سه بار دیگر هم تکرار کردم اما نیامد . به عادت همیشگی ، دستم را که خا لی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کند چیزی برایش دارم . بلافاصله به سویم حـرکت کرد . در همین لحظه پدرش که گویا دورادور مواظبش بود بسرعت به سمت من آمد و یک شکلات را مخفیانه در مشتم قرار داد . بچه آمد و شکلات را گرفت . به پدرش که ایتالیایی بود گفتم من قصد اذیت او را نداشتم . گفت میدانم و مطمئنم که میخواستی با او بازی کنی اما وقتی مشتت را باز میکردی او متوجه میشد که اعتمادش به تو بیهوده بوده است . کار تو باعث میگردید که بچه ، دروغ را تجربه کند و دیگر تا آخر عمرش به کسی اعتماد نکند …