از لحاظ روحی الان دقیقا اونجام که جورجو آگامبن در وصفش گفته:
«چطور کسی میتواند ناگهان وسط خیابان بایستد و از خود بپرسد:
این آیا سرنوشت من است؟»
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بایستد
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
حالا که زمین گرد است
از خدا میخواهم بچرخد
آنقدر بچرخد
تا یک جایی نزدیک آغوشت بایستد
جایی که فاصلهی قلبم تا قلبت
یک دوستت دارم ساده باشد...
#الناز_عقیلی
✿ کپشن خاص ✿
هزار بار هم که بگویی آدم نباید شادی اش را منوط به بودنِ آدم ها کند ،
هزار بار هم که بگویی وابسته بودن خوب نیست ، که آدم ، خوب است روی پای منطق خودش بایستد ؛
آخرش یک روز، لابلای کلافگی هایت به این نتیجه می رسی که یک نفر باید باشد!
یکی که به شوق حضورش، محکم تر قدم برداری و عمیق تر زندگی کنی ،
یکی که دلیل لبخندهای هر روز و هر شب تو باشد ...
هزار بار هم که منطقی باشی و تا بالاترین پله های موفقیت هم که بروی؛
یک نفر باید باشد ،
یک نفر که انگیزه ی خوشبختی ات باشد ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
دلم میخواهد دوست داشتنت را فریاد بزنم...
تا بگویم؛
چگونه در من حل شده ای..!!
اصلا بگذار برای چند دقیقه زمان بایستد..
تا به کل دنیا بفهمانم،
چه زود مخاطب تمام شعرهایم شده ای..!!
.
✿ کپشن خاص ✿
مثل آدمی شدهام که آتش گرفته،
اگر بایستد،
میسوزد،
اگر بدود،
بیشتر میسوزد...
#علیرضا_روشن
✿ کپشن خاص ✿
و تاریخ اولین بوسه
به آنجا برمیگردد که من
مردی غارنشین بودم و هنگامی که
با اشاره و زبان گفتم دوستت دارم
تو از ترس آنکه شاید
قلبت ناگهان از هیجان بایستد
با بوسه ای...
دهان مرا بستی !!!
#کوروش_نامی
وقتی !
صدایت می کنم
بگو جانم
بگذار قلبم برایت بایستد....
هرقدر فردا به فراق تهدیدم کند
و آینده در کمینم بایستد
و وعیدم دهد
به زمستانِ اندوههای دیرگذر !
همچنان تو را دوست خواهم داشت
و هر روز صبح به تو میگویم
من از آن توأم
حالا که زمین گرد است
از خدا میخواهم بچرخد
آنقدر بچرخد
تا یک جایی نزدیک آغوشت بایستد
جایی که فاصلهی قلبم تا قلبت
یک دوستت دارم ساده باشد...
#الناز_عقیلی
یک جایی در زندگی آدم باید راهنما بزند، آرام آرام بیاید کنار جاده بایستد. بعد که ایستاد از ماشین پیاده شود برود در عقب را باز کند رو کند به خودِ کهنه اش و بگوید بفرمایید پایین. باید رو کند به خود منفی بافش، به خود اهل شکایتش، به خود بی جنبه اش، به خود قدرنشناسش و بگوید که پیاده شو. باید خیلی بی تعارف زل بزند به چشم خود قدیمی اش و توضیح بدهد که دیگر ادامه این وضع ممکن نیست و زمان خداحافظی رسیده. آنوقت خود کهنه اگر پیاده نشد باید دستش را دراز کند و یقه خود کهنه را بگیرد و بیاندازدش بیرون. لازم شد وسایلش را هم از صندوق بردارد پرت کند جلویش.
بعد هم خود کهنه را رها کند کنار همان جاده برود دوباره بنشیند پشت فرمان. راه بیافتد در جاده. در آیینه به پشت سر هم نگاه نکند.
راه بیافتد به جستجوی خودی نو. بگردد دنبال خود نویی که قدرشناس و سپاسگزار باشد. خود نویی که قدر لحظه لحظه زندگی را بداند. خودی که آرامش بیاورد. خودی که لبخند بیاورد. خودی که اهل مهربانی باشد. خودی که جایی کنار جاده ایستاده است به انتظار. خودی که تا خود کهنه هست سوار نخواهد شد.