I've heard that
to let your feelings go ...
زیادی اَزتون شنیدیم،
که گوره بابایه اِحساساتم :)
.࿐
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بایه
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
She call Me :
Dady Too .
مَن بابایه یکی دیگم،،
ولی اون بم میگه: ددی :)
. ⃟.
Every day,,
Discovering something brand New .
گوره بابایه گُذشته،
امروز یه روزه جدیده :)
. ⃟.
I been sailing too long,
in cold water ...
تو قایقه زندگیم،،
فقط تو آبایه سرد رفتن :)
. ⃟.
سلا.ام
من دارم میام
بایه بغل اتفاقهای خوب.
همون ها که آرزوش رو داشتید.
منتظرم باشید
پیشاپیش نوروز 1395 مبارک
. .
مجازے همینه تا ازشون
یـاد نڪـــنے
یادت نمیڪـــنن و بایه اشتباه ڪـــوچیڪـــ
تنهات میذارنبا یه حرف خیلــــے
ســاده میندازنت دور...
همیشه اینجوری نگاهم میکنه...همینجوری سرد ...درست بعد از اون ضربه ای که خورد!
باهام بحث میکنه...هرروز هرشب...یه اهنگ یه متن یه عکس یه جمله که میخونه و یاده اون میافته!
بهم میگه:اینطورفکر نکن که من ازرفتنش اذیت میشم..نه!من فقط حس میکنم که یه احمق فرض شدم..یه ساده لوح..یکی که صادقانه عشقش رو بیان کرد ولی.....!
باافسوس ودلسوزی نگاهش میکنم...یه زهر خند میزنه و میگه:برا من دل نسوزون!
یه ابروم میپره بالا...این دخترهمیشه چشمای ادما رو قشنگ میخونه!
_میدونی چراهیچوقت ندیدمش از نزدیک؟
زل میزنم تو چشماش..پوزخندمیزنه؛چشماش پرازغم میشه:اون بهترازخودم منو میشناخت!
نمیخواست دروغ بودن حرفاشو ازچشماش بخونم!
+میتونی بهش فکر نکنی؟
سرشو میاره بالا..موهای کوتاهش که یادگاره همون روزاست رو ازروی چشماش کنارمیزنه...چشمای قهوه ای رنگش رو ریز میکنه و پوزخند میزنه!
_البته که میتونم...من اونقدر ضعیف نیستم که بخوام به خاطرگذشته ای که تموم شده افسوس بخورم...من غرورم نشونه گرفته شد...اماساختمش..مغرور سرشو بالا میگیره وادامه میده...من قویتر ازین حرفام...چشماش پرازاشک میشه ...بغض میکنه . ..داد میزنه خودم غرور خودمو با هر دفعه گریه کردنم نشونه میگیرم...لعنت بهش..لعنت!
باخودش میخونه:قراره تو وعشق مااین نبودکه دنیامو تنهابذاری بری...بگیری ازم قلب واحساسمو خودت قلبتو جابذاری بری...!
_ولی دلم براش تنگ شده...خیلی زیاد!اون هیچوقت عادی نشد برام...هیچوقت به نبودنش عادت نکردم ...حتی حالا که خودش نیست...هرچیزی منو یادش میندازه....دوباره چشماش پراز غم میشه...باحقارت به خودم نگاه میکنم...به خودم که بایه چهره ی داغون ترازهمیشه روبه روش وایستادم..به چشمای غمگینم نگاه میکنم...تنهاتراز هرروزباز باخودم حرف زدم...راهمو کج میکنم سمت دنیام!
من تاقبل ازون اتفاق دیوونه نبودم!
توزندگیتون هیچوقت بایه خردردودل نکنید......!!!
فامیل دور
ادم وقتی یه دلبرداره ... باید گاهی بایه کادو کوچیک خوشحالش کنه...
پ.ن حقیقت این دنیاستااا عزیزاتونو خوشحال کنید باهرکاری ک میتونید! گاهی اوقات چشاتو بازمیکنی میبینی خیلی دیره خیلی خیلی دیر موافقی؟لایک کن
سلام دوستی که آلان قوز کردی جلو مانیتور
و دستو گذاشتی زیرچونت
آره باتوهستم یه کم صاف بشین
آها صافتر صاف.....
یه دقیقه دستی که روموس بردار
یه دقیقه بردار کار دارم
برداشتی؟؟
خوب روبه خودت بگیر به کف دستت نگاه کن
قسمت موچت سمت چپشو نگاه کن
خوب نگاه کردی
یه کبودی می بینی(شایدم قرمزه)
ماهمه این نقطه مشترک وداریم تاحالا بهش فکردید!!!!
چند شب پیش نشسته بودیم
مادربزرگ گیر داده بود
که این کبودی چیه؟؟
که هم توداری هم مهدی وهم ساحل ومریم
ماهم یهو برگشتیم به کف دستمون نگاه کردیم
زدیم زیرخنده !
بعد من بایه حالتی گفتم :مامریضیم .مریض
تاحالا به این موضوع اینقد عمیق فکرنکرده بودم
واسه سلامتی معتادای اینترنت دعاکنید