وقتی یه نفر بَلَدت میشه، دیگه به هیچ آدمی جز اون نمیتونی دل ببندی…
#علی_سلطانی
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ببند
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
دوست دارم دفتر زندگیرو برای همیشه ببندم و راحت بخوابم، آروم و بیهیچ نگرانی و آزاری، برای همیشه و تا به ابد.
هر گذشته برای من یک دَره. یک دَر سفید و بزرگ و این دَرها هماندازه قطاری کنار هم قرار دارن. هر گذشتهای که نتونستم باهاش کنار بیام برام تبدیل به یک دَر شد که در نهایت مجبور بودم ببندمش و سه قفلهاش کنم و کلیدش رو جایی بندازم که حتی دیگه خودمم نتونم پیداش کنم. خواستم بگم دَرهای زیادی توی گذشتهام وجودم داره که بین من و اون اتفاق یک مرز واحدی رو مشخص کرده و اینقدر شبیه هم هستن که فراموش کنم هر دَر به کدوم خاطره باز میشه.
چشماتو ببند!
بستی؟
هیس هیچی نگو!
اینو توو ذهنت تصور کن؛
هوا برفیه!
لباس گرم تنته اما سردته!
داری توو ولیعصر قدم میزنی!
تک و تنها!
یه سیگار بهمن هم روشن کردی!
چشمت میخوره به کافه فرهاد!
میری سمتش...
دستگیره رو میگیری که درو باز کنی و بری داخل
اما یه سوالی مانعت میشه:
" اگه تو فرهادی،پس شیرین زندگیت کجاست؟! "
بقیشم بگم؟!
بیخیال!
چشماتو وا کن!
نمیخوام عاشقت کنم!
عاشق که بشی یه جاهاش خوبه اما کلی سختیو باید تحمل کنی...
#سید_مصطفی_سادات
پنجرهای که بهت آسیب میزنه رو ببند
اصلاً مهم نیست منظرهاش چقدر
قشنگه!
No one, I emphasize no one can
Close the door that God has opened for you :)))
هیچکس ، تاکید میکنم هیچکس نمیتونه
دری و که خدا برات باز کرده رو ببنده:)))
این جمله بینظیرِ ، میگه:
پُشت ما قصه زیاد است ، فَدای سرمان
حرف بی ربط که نباید ببندد پَرمآن...
• |.|
"امروز با خودت پیمان ببند تا با گذشته ات تعریف نشوی.
گاهی اوقات بهترین چیزی که از تمام سختیهایتان به دست میآید،
چیزی نیست که به دست میآورید، بلکه چیزی است که به آن تبدیل میشوید. امروز همه چیز را تکان دهید!
خودت باش، آزاد باش و احساست رو به اشتراک بزار.
𝑪𝒍𝒐𝒔𝒆 𝒕𝒉𝒆 𝒘𝒊𝒏𝒅𝒐𝒘 𝒕𝒉𝒂𝒕 𝒉𝒖𝒓𝒕𝒔 𝒚𝒐𝒖,
𝒏𝒐 𝒎𝒂𝒕𝒕𝒆𝒓 𝒉𝒐𝒘 𝒃𝒆𝒂𝒖𝒕𝒊𝒇𝒖𝒍 𝒕𝒉𝒆 𝒗𝒊𝒆𝒘 𝒊𝒔
پنجرهای که بهت آسیب میزنه رو ببند،
مهم نیست منظره چقد زیباست:)
پنجره ای که اذیتت میکنه رو ببند مهم نیس چقد ویوش قشنگه.
«پروکسی | پروکسی | پروکسی »
«پروکسی | پروکسی | پروکسی »