•
به خودم قول دادهام قوی باشم
کلِ امروز هر چه پیش آمد
من بخندم امیدوارانه
شاد باشم عمیق و جانانه ..
- نرگس صرافیان طوفان
♡
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بخندم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
Yüzümü Güldürende Sendin,
Canımı Yakanda...
هم باعث لبخندم شدی
هم جونمو به آتیش کشیدی...
تو نقش فرشته رو داری توی زندگیم باعث
میشی یکم بلندتر بخندم قشنگتر زندگی کنم
به خودم و آینده امید داشته باشم حتی
وقتی باهات حرف میزنم یادم میره
چقدر غم دارم.
نمیدونم درکم میکنید یا نه ولی،
من اجتماعیترین آدمگریز دنیام. وقتی تو جمعم، یه جوری اجتماعی و بگو-بخندم که انگار دارم لذت دنیا رو میبرم، ولی در درونم دارم لحظهشماری میکنم که برگردم خونه، برم تو غار تنهاییم و ترجیحاً تا مدتها ازش درنیام.
و یه روز بالاخره اتفاق میفته!
بلند میشیم و میبینیم همونجاییم..
همونجایی که به نظر همه چی درست میاد..
همونجایی که ببینیم قلبمون آرومه،
روحمون حالش خوبه
و لبخندمون واقعیه..
همونجایی که رویاها واقعیه
و هیچی نیست که نگرانمون کنه!
✿ کپشن خاص ✿
با خودم قرار گذاشته ام ، به وقت تمام بی خیالی ها ، توی تمام کافه ها ، خیابان ها ، کتابفروشی ها ...
خودم را به صرف انواع قهوه و نوشیدنی و موسیقی و شعر ؛ دعوت کرده ام و به قدم زدن روی تمام سنگفرش های پیاده روهای این شهر ...
قرار گذاشته ام با خودم و با آسمان و با ابرها ،
که رهاتر از همیشه در آسمان های خیال ، پرواز کنم و در آغوش ابرهای آرامش ، بخوابم .
و بخندم ،
و آرام باشم ...
قرار گذاشته ام با کبوترها ، گربه ها ، گنجشک ها ،
با برگ ها ، با قاصدک ها ، با گل ها ...
قرار گذاشته ام آنقدر برای خودم باشم که هر جای زندگی که دلم گرفت ؛ با مرورِ حالِ خوب این روزهایم بخندم ،
و هر جا که کم آوردم ؛ بی معطلی با خودم توی کافه ای ، خیابانی ، چیزی ، قرار بگذارم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
Don't trust my smile, l'm sad.
به لبخندم اعتماد نکن، غمیگنم...
. .
من از اونام که کافیه فقط یکبار حس کنم وجودم تو زندگی کسی بیاهمیته، اون آدم واسه همیشه برام تموم میشه، شاید بگم بخندم باهاشون ولی دیگه دوست و رفیق من نیستن.
.࿐
تنها کسی که لبخندمو می خواست
عکاس بود
که اونم پولشو گرفت ..
وقتی میخندید، دنیا چند درجه شفافتر میشد، انگار که عینکم را با خنده برداشته باشد و ها کرده باشدش و با گوشهی لباسش آن را تمیز کرده باشد و سرجایش گذاشته باشد و سرخوش گفته باشد، حالا بهتر نشد؟ و عمیقترین لبخندم را زده باشم و گفته باشم که: چرا، دیگر بهتر از این نخواهد شد.
. .