جملهی طلایی امشب، از برادران کارامازوفه.
اونجاییش که میتیا به الیوشا میگه:
«برادر عزیز من! چیزهایی هست که هیچ زنی فراموش نمیکند و نمیبخشد.»
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی برادران
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
از تو دربارهیِ زندگی میپرسند،
بگو به زیبایی ِیوسُف،
به اندوهگینی یَعقوب
و به خیانتکاریِ برادرانَش...
فکت بیدلیل امروز: در داستان اصلی زیبای خفته که توسط برادران گریم در قرن ۱۹ ام جمعآوری شده، پرنسس آئورورا با بوسه از خواب بیدار نمیشه؛ شاهزاده فیلیپ این مرحله رو اسکیپ کرده و در خواب بهش تجاوز میکنه.
✿ کپشن خاص ✿
سخنران : «ﺁﯾﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺭﺍﯾﺖ ﻫﺮﮔﺰ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪن؟»
حضار ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩن : «ﻧﻪ!»
سخنران: «ﺗﻮﻣﺎﺱ ﺍﺩﯾﺴﻮﻥ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ؟»
حضار: «ﻧﻪ!»
سخنران: «ﮔﺮﺍﻫﺎﻡ ﺑﻞ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ؟»
حضار: «ﻧﻪ! ﻧﺸﺪ.»
سخنران: «ﻣﺎﺭﮎ ﺭﺍﺳﻞ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ؟»
ﻣﺪﺗﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﺩﺭ ﮐﻼﺱ ﺣﺎﮐﻢ ﺷﺪ. ﺳﭙﺲ یکی از حاضرین ﭘﺮﺳﯿﺪ: «ﻣﺎﺭﮎ ﺭﺍﺳﻞ دیگه کیه؟ چرا ﻣﺎ ﺗﺎ ﺍلاﻥ اسمشو ﻧﺸﻨﯿﺪیم؟!»
سخنران ﮔﻔﺖ: «ﺣﻖ ﺩﺍرین ﺍﺳﻤﺶ ﺭو ﻧﺸﻨﯿﺪه باشین، ﭼﻮﻥ ﺍﻭن ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ!»
حامد برادران و ایمان ابراهیمی - دل دل نکن
در زمان خلافت
تمامی خزانه داری های سرزمین پهناور اسلام را به دست ایرانیان سپرد،می گفت ایرانیان قبل از اسلام هم مردمان پاک دستی بودند.
بارها در سخنانش
انتقاد از حاکم را تکلیف شرعی مردم دانست...
وقتی مردم، بعد از قتل عثمان، با اصرار شدید و بی سابقه
از او خواستند که حاکم شود گفت:
"مرا رها کنید و سراغ کس دیگری روید."
اول کسی بود که با رای قاطع مردم حاکم شد.
بعد از انتخاب شدن به مردم نگفت به خانه روید و مطیع باشید.
گفت: "در صحنه بمانید و اظهار نظر و انتقاد کنید که من ایمن از خطا نیستم مگر اینکه خدا نگاهم دارد”.
سعد ابن ابی وقاص،
مشروعیت دولتش را نپذیرفت و بیعت نکرد،
نه خانه را بر سرش خراب کرد، و نه حتی علیه او سخن گفت.
طلحه و زبیر پیش او آمدند و از او پست و مقام خواستند،
نپذیرفت.
چند روز بعد مدینه را به قصد مکه و تدارک نمودن جنگ جمل (بر علیه علی) ترک کردند...
کسانیکه با او جنگیدند را “محارب نخواند، گفت:“برادران مسلمان مایند که در حق ما ظلم کردند!”.
هنگامی که خلیفه شده بود و برای سرکشی به یکی از شهرها رفته بود،
مردمانی را که به دنبال اسب او با پای پیاده راه افتاده بودند و او را مشایعت می کردند،
با فریاد آن ها را از این کار بر حذر داشت،
گفت من هم انسانی مانند شما هستم، بروید به کار و زندگی خود برسید و فقط در برابر خدا تعظیم کنید.
وقتی خلیفه یکی از بزرگترین امپراطوری های جهان در آن عصر بود، با یک فرد مسیحی اختلاف پیدا کرد و کار به قاضی سپرده شد.
نخواست به زور ، حرف خود را به کرسی بنشاند.
در دادگاه از این که قاضی او را محترمانه صدا کرده و بیشتر به او نگاه می کرد، خشمگین شد
و گفت که من و فرد مسیحی برای تو نباید فرقی داشته باشیم، از خدا بترس و عدالت را رعایت کن...
از آنجایی که علی شاهدی برای ادعای خود نداشت، قاضی به نفع مسیحی حکم داد و علی این حکم را پذیرفت.
فردی نابینا را دید که گدایی می کند. گفت چرا به او نمی رسید و کمکش نمی کنید؟
گفتند مسیحی است.
گفت آن زمان که بینا بود و برایتان کار می کرد، از دینش نمی گفتید، حالا او مسیحی شده؟
مقرر کرد که از بیت المال مسلمین هر ماه به او پول بدهند تا مجبور به گدایی نباشد...
چه زیبا گفت شاعر
اگر مستضعفی ديدی،
ولي از نان امروزت
به او چيزی نبخشيدی.
به انسان بودنت شک کن
اگر چادر به سر داری،
ولي از زير آن چادر
به يک ديوانه خنديدی
به انسان بودنت شک کن
اگر قاری قرآنی،
ولي در درکِ آياتش
دچارِ شک و ترديدی.
به انسان بودنت شک کن
اگر گفتی خدا ترسي،
ولي از ترس اموالت
تمام شب نخوابيدي.
به انسان بودنت شک کن
اگر هر ساله در حجّي،
ولي از حال همنوعت
سوالي هم نپرسيدي.
به انسان بودنت شک کن
اگر مرگِ کسی ديدي،
ولي قدرِ سَري سوزن
ز جاي خود نجنبيدي
به انسان بودنت شک کن...
امام رضا عليه السلام
كسى كه يكى از برادران دينى اش براى كارى به او پناه آورد ولى او، با آنكه مى تواند، پناه ندهد و كارى برايش نكند، رشته ولايت خداى متعال را بريده است.
بحارالانوار،ج72،ص181
ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﯾﻮﺳﻒ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﯾﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺎﻩ ﺑﯿﻔﮕﻨﻨﺪ،
ﯾﻮﺳﻒ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ!
ﯾﻬﻮﺩﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺨﻨﺪﯼ؟! ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻨﺪﻩ ﻧﯿﺴﺖ...!
ﯾﻮﺳﻒ ﮔﻔﺖ: ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﻓﮑﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ با ﻣﻦ ﺍﻇﻬﺎﺭ
ﺩﺷﻤﻨﯽ ﮐﻨﺪ، ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪﯼ ﺩﺍﺭﻡ...!
ﺍﯾﻨﮏ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻣﺴﻠﻂ ﮐﺮﺩ، ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ
"ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺑﻨﺪﻩﺍﯼ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﺮﺩ..."
ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ؟
ﺳﻮﺭﻩ ﺯﻣﺮ، ﺁﯾﻪ36
... سلام خدمت همه ی رمان نویسای محترم ...
آغا اصلا به ما ربطی نداره موقع لباس پوشیدن
شخصیت داستان کفش ال استار بپوشه
یا دمپایی برادران عباسی...
فقط زود تر بگین اخرش چی میشه..
باتچکر :))
هیشکی منو دوس نداره :(
برادران بغل لطفا :D