در حضور او،
برای اولین بار،
از سکوت لذت بردم.
او مثل دست سردی بود روی
پیشانی داغ!

. پایان تنهایی
. #بندیک_ولس

. .

کتابخونه مجازی موردعلاقم؛
از اونجایی که خرید کتابای واقعی سخت شده؛ من به این کتابخونه پناه بردم 🤎.️:

.
اونجا که معین میگه:

اگه چشمات منو میخواست، تو نگاه تو میمردم
اگه دستات مال من بود ،جون به دستات میسپردم
اگه اسممو میخوندی ،دیگه از یاد نمیبردم
اگه با من تو میموندی، همه دنیا رو میبردم

یه جایی آبرکامو نوشته :« به آن بخش از وجودم پناه بردم که هیچکس را دوست نداشت و در همان جا تا ابد پناه گرفتم.

. .

مرا به خاطرِ دلِ شکسته‌ام ببخش!
مرا که از ندیدن تو خسته‌ام ببخش!
اگر به انتظارِ تو نشسته‌ام هنوز،
به دیگری اگر که دل نبسته‌ام ببخش...
ببخش اگر که با خیالِ بودن تو زنده‌ام،
اگر تو را نبردم از یاد!
ببخش اگر که از امید دیدنِ تو گفته‌ام،
به آرزویِ رفته بر باد!
تویی تمامِ ماجرا...
که رفته‌ای ولی مرا،
به حالِ خود نمی‌گُذاری!
صدای قلب من چرا
غمت نمی‌کُشد مرا
چرا هنوز ادامه داری..؟
سکوتِ قبلِ رفتنت
نماندنت، ندیدنت،
مرا به این جُنون کشیده!
چه حسرتی‌ست بر دلم
که از تمامِ بودنت،
نبودنت به من رسیده :)

گفته بودم " بعد ازین باید فراموشش کنم"
دیدمش وز یاد بردم گفته های خویش را...

•
چقدر اخوان ثالث حرف دل آدمو میزنه :
«گفته بودم بعد از این باید فراموشش کنم
دیدمش وز یاد بردم گفته های خویش را »

「♡」

اگه خواستید عاشقترش کنید
این بیت از شعر مولانا رو براش بخونید :

در آرزوی تو عُمر بردم شب و روز
عمرم همه رفت و آرزوی تو نرفت..!

. .

♤

Do not judge me! You do not live out of the half of what I've been doing well!

منو قضاوت نکن! تو از نصف چیزایی که من جون سالم به در بردم، زنده بیرون نمیای!

هـرگز حسـد نبردم بر منصبی و مالی
إلّا بر آن کـه دارد، با دلبـری وصالی

.سعدی


#mim.