.
#۳۶۵روزبدون‌تو | #روز سوم

گریه می‌کنم چون یاد اون برنامه‌هایی افتادم که برای آینده‌مون ریخته بودیم آینده ای که دیگه قرار نیست وجود داشته باشه.️‍🩹

23:23

دیگه هیچ‌وقت اون «من» قبلی نمیشم.
به جاش یه آدم قوی‌تر، با برنامه‌تر، صبورتر، با اراده‌تر و باحوصله‌تر میشم.
به هر خواسته‌ای که حسرتش ته دلم مونده می‌رسم؛ به آرزوهای قشنگم نزدیک‌تر میشم.
اون «منِ» بی اعتماد به نفس و افسرده دیگه وجود نداره؛ اونو توی خودم کشتم و فقط از تجربه‌هاش درس می‌گیرم! 🤍

𝐈 𝐚𝐦 𝐚𝐭 𝐩𝐞𝐚𝐜𝐞 𝐰𝐢𝐭𝐡 𝐆𝐨𝐝'𝐬 𝐩𝐥𝐚𝐧𝐬 𝐚𝐧𝐝 𝐭𝐢𝐦𝐢𝐧𝐠 𝐰𝐡𝐚𝐭'𝐬 𝐟𝐨𝐫 𝐦𝐞 𝐰𝐢𝐥𝐥 𝐛𝐞 𝐟𝐨𝐫 𝐦𝐞

من با وجود برنامه‌ریزی و زمانبندی خدا آرامش مطلق دارم چیزی که برای من مقدر شده باشه در نهایت برای من خواهد بود🪻.

♡

•
دیگه هیچ‌ وقت اون «من» قبلی نمیشم ..
به جاش یه آدم قوی‌تر با برنامه‌تر صبورتر با اراده‌تر و باحوصله‌تر میشم ..
به هر خواسته‌ای که حسرتش ته دلم مونده می‌رسم،به آرزوهای قشنگم نزدیک‌تر میشم،
اون «منِ» بی اعتماد به نفس و افسرده دیگه وجود نداره اونو توی خودم کشتم و فقط از تجربه‌هاش درس می‌گیرم .🤍

♡

حضرت مولانا توی یکی از داستان‌های مثنوی میگه که:

اگه دانه‌ای رو کاشتی به هیچکس راجع بهش نگو چون حتی اگه یه کلاغ جای اونو یاد بگیره ثمره‌ی کارتو از دست میدی...

چه برسه اینکه آدما ازش باخبر بشن
هر ایده، هدف، تفکر، برنامه‌ای تو ذهنتون هست تا زمان به ثمر نشستنش به کسی چیزی نگید....

گاهی وقت‌ها خیلی خسته‌کننده میشه که هی مجبوری یا برای آینده برنامه‌ریزی کنی، یا توی گذشته چرخ بزنی و احساس کنی گیر افتادی و درنهایت، زمان حال هم چیزی برات نداره که شگفت‌انگیز یا حتی فوق‌العاده باشه که بخوای فقط به اون تکیه کنی. گاهی وقت‌ها جریان زندگی متوقف میشه؛ تو زنده‌ای، نفس می‌کشی و هرکی تو رو ببینه، مطمئنه که انسان سالمی هستی ولی به هیچ زمانی تعلق نداری و نمی‌دونی خودت رو توی لحظه گیر بندازی، به گذشته چنگ بزنی یا توی رویاپردازی‌هات غرق بشی.

𝐃𝐮𝐞 𝐭𝐨 𝐩𝐞𝐫𝐬𝐨𝐧𝐚𝐥 𝐫𝐞𝐚𝐬𝐨𝐧𝐬 𝐈 𝐰𝐢𝐥𝐥 𝐛𝐞 𝐬𝐡𝐢𝐧𝐢𝐧𝐠 𝐛𝐫𝐢𝐠𝐡𝐭𝐥𝐲 𝐚𝐧𝐝 𝐮𝐧𝐚𝐩𝐨𝐥𝐨𝐠𝐞𝐭𝐢𝐜𝐚𝐥𝐥𝐲 𝐟𝐨𝐫 𝐭𝐡𝐞 𝐟𝐨𝐫𝐞𝐬𝐞𝐞𝐚𝐛𝐥𝐞 𝐟𝐮𝐭𝐮𝐫𝐞

بنا به دلایل شخصی بدون هیچ گونه تعارف و با زرق و برق زیاد بخاطر آینده‌ی برنامه‌ریزی شده‌ام،به درخشیدن ادامه میدم .🤍

‏نمیدونم چه حکمتیه ولی کافیه درباره یکی از برنامه‌های زندگیت با یکی صحبت کنی،
جوری اون برنامه به تعویق میفته که تا پنج‌سالِ آینده امکان نداره بتونی انجامش بدی.

•
خواسته‌ی من:
برنامه‌ای که خدا برام در نظر داره:

♡

آقا جدی چقدر آدم‌ها کارهاشون یواشکی و وای وای کسی نفهمه‌اس؛ اون وقت من فقط برنامه‌اش رو هم تو ذهنم بچینم زمین و زمان میدونن.