پیامبری هست که معجزه اش
برگرداندن تو باشد؟
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی برگرداندن
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
بعضی ها را بدرقه کنید؛
حتی اگر لایق بدرقه نباشند.
بدون کنار زدن پنجره ،
بدون سر برگرداندن به عقب.
بعضی ها را بدرقه کنید و بگذارید به قلب هایی بروند در اندازه ی خودشان.
حتا اگر مطمئن باشید روزی با چشمانی وحشت زده و بی پناه بر خواهند گشت.
زخم های خاطراتشان را ببندید.
بودن های ناروایشان را بشویید.
غرور و دروغ و قضاوتشان را در چمدانشان بگذارید و بگذارید به هر کجا که باید بروند، بروند.
بگذارید در گذشته به جایی که به آن تعلق دارند آرام بگیرند.
برایشان گریه کنید.
سوگواری کنید و بدانید این از دست دادنی ضروری ست، برای به دست آوردنی گران بها...
بدرقه...
بعضی ها را بدرقه کنید حتی اگر لایق بدرقه نباشند
بدون سربرگرداندن به عقب
بعضی ها را بدرقه کنید و بگذارید به قلب هایی بروند در اندازه ی خودشان.
حتی اگر مطمئن باشید روزی با چشمانی وحشت زده و بی پناه بر خواهند گشت
زخم های خاطراتشان را ببندید
بودن های ناروایشان را بشویید
غرور و دروغ و قضاوتشان را در چمدانشان بگذارید و بگذارید به هر کجا که باید بروند بروند.
بگذارید در گذشته به جایی که به آن تعلق دارند آرام بگیرند
و بدانید این از دست دادنی ضروریست برای به دست آوردنی گران بهاء...
هی فلانی...!!!!!
دیگر هوای برگرداندنت...
را ندارم هرجا که...
دلت میخواهد
بروفقط ارزو میکنم وقتی دوباره
هوای من سرت زد اسمان دلت
بگیرد که باهزار
شب گریه
باز هم ارام نگیری.....!!!!!!!
شهید مدافع حرم حجت اصغری شربیانی
موقع اعزام حجت یه گوشه کز کرده بود رفته بود تو فکر،یکی از مسئولین متوجه اش شد ،گفت حجت چرا تو فکری اگر نگرانی و تردید داری، میتونیم اعزامت نکنیم اجباری نیست حتی الان که موقع اعزام فرا رسیده، میگفت حجت لبخندی زد وگفت نه بابا دارم به این فکر میکنم که میشه من هم مثل حضرت عباس شهید بشم!
رفیق حجت میگفت پس از آن شهادت حماسی و رشادت وار حجت که باعث نجات تعدادی از رزمنده ها هم شد،وقتی بدنش رو برگرداندند دو تا دستاش قطع شده بود... درست مثل حضرت عباس
به یاد شهدا صلوات
آری از پشت کوه آمده ام
چه میدانستم این ور کوه باید برای ثروت حرام خورد
برای عشق خیانت کرد
برای خوب دیده شدن دیگران را بد نشان داد
برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند
وقتی هم باتمام سادگی دلیلش را میپرسی میگویند:
ازپشت کوه آمده
ترجیح میدهم به پشت کوه برگردم و تنهادغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان ازدست گرگان باشد
تااینکه اینورکوه باشم وگرگ
آری از پشت کوه آمده ام ,و میخواهم به همانجا برگردم با افتخار...
چه می دانستم این ور کوه باید برای ثروت، حرام خورد؟
برای عشق خیانت کرد
برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد
برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند
وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم
می گویند: از پشت کوه آمده!
ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ ها باشد، تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ
آری از پشت کوه آمده ام...
چه می دانستم این ور کوه باید برای ثروت، حرام خورد؟!
برای عشق خیانت کرد
برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد
برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند
وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم
می گویند: از پشت کوه آمده!
ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ ها باشد، تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ!
"محمد بهمن بیگی"
هی فلانی!
دیگر هوای برگرداندنت را ندارم…
هرجا که دلت میخواهد برو…
فقط آرزو میکنم
وقتی دوباره هوای من به سرت زد، آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت، باز هم آرام نگیری…
و اما من…
بر نمیگردم که هیچ!
عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم،
که نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی،با خاطراتم قدم بزنی..
هی فلانی!
دیگر هوای برگرداندنت را ندارم…
هرجا که دلت میخواهد برو…
فقط آرزو میکنم
وقتی دوباره هوای من به سرت زد، آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت، باز هم آرام نگیری…
و اما من…
بر نمیگردم که هیچ!
عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم،
که نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی،با خاطراتم قدم بزنی!