الهی !
امروزمان گذشت
فردایمان را با گذشت
و مهربانیت
شیرین و مصفا کن
ما به مهربانیت محتاجیم
دستمان را بگیر
دلمان را آرامش بخش
و غمهایمان را بزدای .."آمین"
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بزدای
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
جرأت کنید راست و حقیقی باشید.
جرأت کنید زشت باشید!
اگر موسیقی بد را دوست دارید، رک و راست بگویید.
خود را همان که هستید نشان دهید.
این بَزَک تهوع انگیز دورویی و دو پهلویی را از چهره روح خود بزدایید و
با آب فراوان بشوئید...
"رومن رولان"
جرأت کنید راست و حقیقی باشید ،
جرأت کنید زشت باشید ،
اگر موسيقى بد را دوست دارید ، رک و راست بگویید ،
خود را همان که هستید نشان بدهید ،
این بزک تهوع انگیز دوروئی و دو پهلویی را
از چهره روح خود بزدایید ، با آب فراوان بشوئید !
{ رومن رولان }
یاد من باشد فردا دم صبح
جور دیگر باشم
بد نگویم به هوا، آب ، زمین
مهربان باشم، با مردم شهر
و فراموش کنم، هر چه گذشت...
خانه ی دل، بتکانم ازغم
و به دستمالی از جنس گذشت ،
بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل
مشت را باز کنم، تا که دستی گردد
و به لبخندی خوش
دست در دست زمان بگذارم
یاد من باشد فردا دم صبح
به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم
و به انگشت نخی خواهم بست
تا فراموش، نگردد فردا
زندگی شیرین است، زندگی باید کرد
گرچه دیر است ولی
کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید
به سلامت ز سفر برگردد
بذر امید بکارم، در دل
لحظه را در یابم
من به بازار محبت بروم فردا صبح
مهربانی خودم، عرضه کنم
یک بغل عشق از آنجا بخرم
یاد من باشد فردا حتما
به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم
بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در
چشم بر کوچه بدوزم با شوق
تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل مارا با خود
و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست
یاد من باشد فردا حتما
باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست
و بدانم که اگر دیر کنم ،مهلتی نیست مرا
و بدانم که شبی خواهم رفت
و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی
یاد من باشد
باز اگر فردا، غفلت کردم
آخرین لحظه ی از فردا شب ،
من به خود باز بگویم
این را
مهربان باشم با مردم شهر
و فراموش کنم هر چه گذشت......ـ
جرأت کنید راست و حقیقی باشید .
جرأت کنید زشت باشید !
اگر موسیقی بد را دوست دارید ، رک و راست بگویید .
خود را همان که هستید نشان بدهید .
این بزک تهوع انگیز دوروئی و دو پهلویی را از چهره روح خود بزدایید ، با آب فراوان بشوئید !
( ژان کریستف )
خدا
در انتظار بارانم
بارانی از جنس نور
از جنس خودت
باید این همه
کدورت را از
دل خسته ام بزداید
خزان بی رحمی
بندگانت
طراوت گلبرگ های
دلم را به
یغما برده است
خدایا ابری ..
بارانی ..
نوری .......
سخت محتاجم!!
یاد من باشد فردا دم صبح.....
جور دیگر باشم....
بد نگویم به هوا، آب ، زمین....
مهربان باشم، با مردم شهر....
و فراموش کنم، هر چه گذشت.....
خانه ی دل، بتکانم ازغم!!!!!!
و به دستمالی از جنس گذشت ،
بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل......
مشت را باز کنم، تا که دستی گردد....
و به لبخندی خوش....
دست در دست زمان بگذارم......