کمی از وقتتون رو هم با بزرگترهاتون بگذرونید
همه چیز تو گوگل پیدا نمیشه ...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بزرگترها
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
ﺍﯾﻦ ﻣﺘﻨﻮ ﺟﺎﯾﯽ ﺧﻮﻧﺪﻡ ﺍﺯ ﺍﻭﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﻢ ﺧﯿﻠﯿﺎ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﻣﺘﻦ ﻃﻮﺍﻻﻧﯽ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺭﻥ ﮐﻮﺗﺎﻫﺶ ﮐﺮﺩﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ
ﺍﻻﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ﻣﺎﺩﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﯾﺎﺩ
ﻣﯿﺪﻥ ﺍﮔﻪ ﻓﻼﻧﯽ ﺯﺩ ﺑﺰﻧﺶ. ﮐﺎﺵ ﺑﺠﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﺰﻥ ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ ﻧﺬﺍﺭ ﺑﺰﻧﺘﺖ!
ﻣﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻫﺎ ﺑﯿﻦ ﺍﻗﻮﻡ ﻭ ﻧﮋﺍﺩﻫﺎ ﻭ ﻣﺬﺍﻫﺐ ﻭ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺟﻨﮕﻬﺎ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻫﺎ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﯿﮏ ﺗﻮ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ. ﻣﺎ ﻏﯿﺮﺕ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﯿﻢ. ﯾﻪ ﺟﺎﻫﺎﯾﯽ ﺣﺘﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺑﻌﻀﯽ ﺧﺸﻮﻧﺘﻬﺎ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﺷﺪﯾﻢ، ﺑﺎﺑﺘﺶ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﻟﻘﺐ ﺑﺎﻏﯿﺮﺕ ﺩﺍﺩﻥ!
ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻭ ﺁﻣﻮﺯﺵِ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻏﻠﻂ ﺩﺭ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﭘﯿﺎﻣﺪﻫﺎﯼ ﻭﺣﺸﺘﻨﺎﮐﯽ ﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﻩ .
به سلامتی اونایی که…
به پدر و مادرشون احترام میزارن و میدونن تو خونه ای که بزرگترها کوچیک بشن….
کوچیکترها هرگز بزرگ نمیشن ……
براي بچه ها صدا جزئي از زندگي است
براي بزرگترها سكوت جزئي از زندگي ميشود
آقای مجری: همه بچه ها مسئولیت دارن به بزرگترها کمک کنن. مسئولیت چیه کلاه قرمزی؟
کلاه قرمزی: محسولیت؟ اینه که از محسولیت شروع میشه، آخرش بدبختیه. اول می گی محسولیت. می گم مثلا چی؟ می گی دفتر مدادتو جمع کن. می گم چشم. بعد می گی محسولیت، کیفتم درست کن. بعد اون کشوئه رو برو درست کن. بعد محسولیت، آخرش بدبختیه. سلط آبو باید کف درست کنی، بری اونجا رو بشوری. این شد محسولیت که می گی خوفه.
انقدر بدم میومد وقتی بچه بودیم از بزرگترها ی سوالی میپرسیدیم میگفتیم چرا؟
اونا هم میگفتن واسه این که زیرا...
به دوران کودکیت برگرد
کودک که بودی از زندگی چه میدانستی؟
نگاهت معصوم و خندهای کودکانه ات از ته دل
بزرگترین دلخوشیهایت داشتن اسباب بازی دوستت،پوشیدن گفش بزرگترها
و حتی خوردن یک تکه کوچک شکلات
بچه که بودی حسادت،کینه و نفرت در قلب کوچکت جایی نداشت
دوست داشتنت پاک و بی ریا
بخشیدنت با رضایت
چاره ی ناراحتی ات یک لحظه گریستن
و این پایان تمام کدورتها بود
می خندیدی و در دنیای خودت غرق می شدی!
چه شد؟ بزرگ شدی...؟!!!
*به سلامتی اونایی که به پدر و مادرشون احترام میذارن و میدونن تو خونه ای که
بزرگترها کوچک شوند؛ کوچکترها هرگز بزرگ نمیشوند.
سلامتی اون دختری ک موقع عقد به جای اینکه بگه با اجازه بزرگترها گفت با اجازه ی عشقم ک نذاشتن بهش برسم..........
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بعد چشمتون روز بد نبینه دوماد چنان کوبید تو صورتش ک صدا اب هویج داد عقدشم نکرد.مادر شوهر خواهر شوهرشم گیساشو کندن چون جلو فامیلا آبروشون رفته بود.....و اما بابای عروس!!! با کمربند افتاد به جونش تا جایی ک جا داشت زد سیاهو کبودش کرد.! الانم طفلک ترشیده هیچکسم نمیاد بگیرش.باباشم نمیذاره از خونه بره بیرون.عشقشم الان دوتا بچه داره زنشم خعلی دوس داره..!!!!
نتیجه ی اخلاقی:
در زمان عقد از پدر و مادر خویش اجازه بگیرید...! باتشکر!!