تو خونه شما هم میگن گوگوش همسنِ مامانبزرگمونه یا فقط تو خونه ما ازین بحثا هس؟
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بزرگمو
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
اولش از آرزوهای بزرگمون دست کشیدیم، بعدش حتی از کوچیکها هم دست کشیدم، الان به اون مرحلهای رسیدیم که فقط دو دستی داشتههامون رو چسبیدیم که نکنه یه وقت اونا رو هم از دست بدیم...
#ایمان_راوی
به هدفای بزرگمون نمیرسیم
میدونی چرا؟؟!
چون شخصیتمون اونقدر بزرگ نیست که هدفه توش بگنجه
پس باید شخصیتمونو رشد بدیم
آدم دیگه ای بشیم که ظرفیت پذیرش اون هدفو داشته باشیم
چـﮯ سرمون اومد ゜*.ピンク.*゜ のデコメ絵文字
چـﮯ شد که رسیدیم اینجا
اینجا که دیگه خندمون میگیره
وقتـﮯ مـﮯ گیم " دین"
وقتـﮯ مـﮯ گیم: "قرآن" وقتـﮯ می گیم " اسلام"
که وقتـﮯ صداﮯ اذانو مـﮯ شنویم میشه سوژه ﮯ خندمون
که بچه نمازو باید اول زنگ خوند چرا حالا ... پاشید نماز دیگه
چـﮯ شد که خجالت کشیدیم حجابمونو رعایت کنیم
چـﮯ شد که به آدمای با حجاب با یه چشم دیگه نگاه کردیم
چـﮯ شد که نماز خونه هامون خالیه
چـﮯ شد که به جاﮯ آسمون عاشق زمین شدیم
چـﮯ شد که زمین گیر شدیم
چـﮯ شد که صدای صلواتامون پایین و پایین تر اومد
چـﮯ شد که دختر ۱۸ سالمون نماز خوندنو بلد نبود
چـﮯ شد که دیگه الان می خندیم به مــــردﮯ که غلت خورد غلت خورد غلت خورد
در خاک برای آزادﮯ نفسهایمان
چـﮯ شد که الگومون شد آدماﮯ اونورﮯ که کاخشون با صداﮯ امام ما مـﮯلرزید
چـﮯ شد که اسلام بزرگمونو با مسلمانیمون کوچیک کردیم
چـﮯ شد که ما یادمون رفت راهـﮯ رو که اومدیم و راهـﮯ رو که قرار بود بریم
.
.
.
چـــﮯ شــد که امــروز ایـنجــورـﮯ " امـــروزـﮯ" شدیم 3
مامانم مامان بزرگمو برده بود دکتر توی نوبت نشسته بودن
مامان بزرگم گفت پس چرا نوبتمون نمی شه؟
مامانم آروم که جلو بقیه زشت نباشه گفت منشی می گه هنوز نوبتتون نشده
مامان بزرگمم گوشاش سنگینه فکر می کنه بقیه هم نمیشنون یهو بلند گفت منشی گه خورد
سه ساعنه اینجایم
مامانم :O
ملت تو مطب =)
منشی :0
امروز داشتم اتاقمو مرتب ميكردم دولا شدم
تسبيح يادگاريه بابابزرگمو از زمين بردارم ،
يهو بابام اومد تو اتاقم با اشك شوق
گفت : بخون پسرم ، مايه افتخار منى تو!!
ميدونستم تو تنهاييه خودت نماز ميخونى ريا نشه شاد و خندون رفت بيرون !!
الانم دارم وضو ميگيرم با بابام برم مسجد :)))