بگذار دوستت بدارم
تا از اندوهِ بیکرانِ درونم
رهایی یابم.
تا از روزگار زشتی و تاریکی برَهَم.
بگذار دمی
در بسترِ دستانت بیارامم.
ای شیرینترین آفریدهها !
با عشق میتوانم
هندسهی جهان را دگرگون کنم،
میتوانم در برابرِ این پریشانی
تاب آورم... ..️
#نزار_قبانی
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بسترِ
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
- شب است
و خاطره ای میخزد به بسترِ من ..
تو نیستی و خیالِ تو را ،
به بَر دارم ...
#حسین_منزوی
شب
زیباترین ترانه می شود
وقتی آغوشت را به من میسپاری
و مرا در بسترِ گرمِ آغوشت میفشاری...
.
یاد بگیر جانم !
دوست داشتن
برایِ خاطرِ چشم و ابرو نمی ماند
عشق
به احترامِ اندامِ تراشیده ی هیچکس
رویِ پاهایش نمی ایستد
فراموش نکن
برجسته ترین لباس ها
آخر سر جایش گوشه ی کمد
لا به لایِ یک دنیا
لباس هایِ خانگیِ گشاد
که تو را هم بسترِ رویاهایِ شیرینِ شبانه می کنند
جا خوش می کند
یادت نرود
دنیا دنیا لوازمِ آرایش هم که داشته باشی
با یک آب تمامش پاک می شود
و تو می مانی !
خودِ تو
که به گمانم
یادت رفته وقتی لبخند می زنی
زیباترین مخلوقِ خدا را
نشانِ دنیا می دهی
به دلت بسپار
اگر کسی آمد
که خودِ تو را
که روزهایی می رسد
که هیچ حوصله ی
آراسته بودن را هم نداری
نگاهِ خواهانش را به تو بدوزد
و بگوید:
امروز کدام یک از لبخند هایت را پوشیده ای
که اینقدر دلنشین تر شده ای ؟
خودش را بسپارد به روزگارش
تا تو بشوی
بانویِ لحظه هایش ... !
{ عادل دانتیسم }
یاد بگیر جانم !
دوست داشتن
برایِ خاطرِ چشم و ابرو نمی ماند
عشق
به احترامِ اندامِ تراشیده ی هیچکس
رویِ پاهایش نمی ایستد
فراموش نکن
برجسته ترین لباس ها
آخر سر جایش گوشه ی کمد
لا به لایِ یک دنیا
لباس هایِ خانگیِ گشاد
که تو را هم بسترِ رویاهایِ شیرینِ شبانه می کنند
جا خوش می کند
یادت نرود
دنیا دنیا لوازمِ آرایش هم که داشته باشی
با یک آب تمامش پاک می شود
و تو می مانی !
خودِ تو
که به گمانم
یادت رفته وقتی لبخند می زنی
زیباترین مخلوقِ خدا را
نشانِ دنیا می دهی
به دلت بسپار
اگر کسی آمد
که خودِ تو را
که روزهایی می رسد
که هیچ حوصله ی
آراسته بودن را هم نداری
نگاهِ خواهانش را به تو بدوزد
و بگوید:
امروز کدام یک از لبخند هایت را پوشیده ای
که اینقدر دلنشین تر شده ای ؟
خودش را بسپارد به روزگارش
تا تو بشوی
بانویِ لحظه هایش ... !
{ عادل دانتیسم }
امشب
در کُنجِ بسترِ تب آلودم
یادواره ی غزل هایِ کهنه را ،
به سوگ می نشینم ...
امشب
در اوهامِ فرسوده ی خویش ،
بی آنکه نایِ سخن باشدم به تن ،
از خویش می گریزم
و با تو می پیوندم
ای ماهِ در پیاله ی حوضچه !