یه مفهومی داریم به نام «الاهمال بعد الاهتمام»، بیتفاوتی و بیتوجهی بعد از توجه زیاد. دیدین بعضیا، حالا به هر هدفی، مثلا اینکه میخوان بهدستت بیارن، بهت بینهایت مهر و توجه میدن. دورت رو میگیرن. حواستو پرت میکنن از داشتههات. بعد یهو نیست میشن. اینا واسه یهعمر دفن میکنن یه احساساتی رو در آدما. بیاعتمادش میکنن به زمین و زمان. واسه همینه میگه اینکار «قتل نفس بریئة بغیر حق»، در حکم کشتن انسانی بیگناه به ناحقه. چون اونآدم دیگه درستبشو نیست. عینهو میت. لااقل تا یه زمان طولانی.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بغیر
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
اخهمنتوایندنیابغیرتومگهکسیودارم؟!
▵
هیچی تو دنیا به اندازه بغل محکم و عاشقانه ی کسی که دوسش داری به آدم آرامش وامنیت نمیده
#آغوشتو_بغیر_من_به_روی_هیشکی_وانکن ..
.
.....
چشام بغیر
عشق تو
چیزی ندیدن
عاشقتم شدیدا .
.
هرکسی را سر چیزی و تمنای کَسیست❣
ما بغیر از #تو نداریم تمنای دگر ...
دنیای مــــــجازی دنیای کوچکی است ...و
به تبع آن آدمهــــــای کوچکی هم دارد ٬
بغیر یکسری استثناء ..
درگیراین دنیـــــا و آدمهــــــایش نشو، پاگیرشان نشو ،درکشان کن و بـــــــرو ...
اینجا همه هستند اما هیچکس نیست..
اسیرت میکند و خیالــــــــباف ......
درگیرش نشــــــــــــو!!!!!!!
من موندم این عکس دار بودن شناسنامه
.
.
.
.
.
.
.
بغیر از فراهم کردن موجبات خنده و شادی ملت و ایجاد تفریح سالم, دیگه به چه دردی میخوره؟! :|
دی، کودکی بدامن مادر گریست زار/کز کودکان کوی، بمن کس نظر نداشت
طفلی، مرا ز پهلوی خود بیگناه راند /آن تیر طعنه، زخم کم از نیشتر نداشت
اطفال را بصحبت من، از چه میل نیست /کودک مگر نبود، کسی کو پدر نداشت
امروز، اوستاد بدرسم نگه نکرد /مانا که رنج و سعی فقیران، ثمر نداشت
دیروز، در میانهٔ بازی، ز کودکان /آن شاه شد که جامهٔ خلقان ببر نداشت
من در خیال موزه، بسی اشک ریختم /این اشک و آرزو، ز چه هرگز اثر نداشت
جز من، میان این گل و باران کسی نبود /کو موزهای بپا و کلاهی بسر نداشت
آخر، تفاوت من و طفلان شهر چیست /آئین کودکی، ره و رسم دگر نداشت
هرگز درون مطبخ ما هیزمی نسوخت /وین شمع، روشنائی ازین بیشتر نداشت
همسایگان ما بره و مرغ میخورند /کس جز من و تو، قوت ز خون جگر نداشت
بر وصلههای پیرهنم خنده میکنند /دینار و درهمی، پدر من مگر نداشت
خندید و گفت، آنکه بفقر تو طعنه زد /از دانههای گوهر اشکت، خبر نداشت
از زندگانی پدر خود مپرس، از آنک /چیزی بغیر تیشه و گهی آستر نداشت
این بوریای کهنه، بصد خون دل خرید /رختش، گه آستین و گهی آستر نداشت
بس رنج برد و کس نشمردش به هیچ کس /گمنام زیست، آنکه ده و سیم و زر نداشت
طفل فقیر را، هوس و آرزو خطاست /شاخی که از تگرگ نگون گشت، بر نداشت
نساج روزگار، درین پهن بارگاه /از بهر ما، قماشی ازین خوبتر نداشت
(خداییش هم گریه داره هم لایک)
هرکی عاشق پروینه لایک کنه