شما زنگ بزني دفتر داعش
جواب ميدن: ما بوديم بفرماييد... :D
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بفرماييد
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
و اما مرگ .....
سعى نكنيد آن قـــدر نمـــيريد تـــا زندگــى مجبور شود از
چشمانتان بزند بيرون .....!!
فرق مرگ و زندگى اين است كه :
اولى نيست ، دومى هست ، ولى وقتى اولى هست ، دومى
نيست .....!!
نبايــد وقتمان را بــراى نــمردن تلف نماييم ، بلكه بـايـد از
طريق بهتر مردن ، مرگ را تلف كنيم .....!!
مرگ ، همچون آيينه اى در بـرابـر زندگى قرار گرفته است
البته آيينه كه نــه ، نور افكنى ست كــه زندگى را براى مــا
** ديدنى تر ** مى كند .....!!
مرگ را باور كنيد ، فقط در اين صورت است كه او به شما
خواهد گفت : حالا بفرماييد مثل آدم زندگى كنيد .....!!
و مردن هم شرايطى دارد ، حداقل مدتى را بـايــد زندگى
كــــرد ..........!!!
خدايا فقط مرگ با عزت از تو مى خواهم
مكالمات دوره ابتدايي:
الو سلام منزل عليزاده؟
بله بفرماييد؟
عليزاده هستش؟
شما؟
من بغل دستيشم...
يعنى در اين حد داغون بوديما..
مكالمه ي ما و دوستان ما در دوران ابتدایی :
- الو منزل طاهرزاده؟
- بله بفرماييد
.
.
.
.
.
- طاهرزاده هس؟��
- شما؟
.
.
.
.
.
- من بغل دستیشم!��
يه بار زنگ زدم خونمون مامانم گوشيو برداشت صدامو کلفت کردم گفتم :
از دانشگاه مزاحمتون ميشم ، منزل آقاي بوق ؟
مامان : بله بفرماييد من خانمشون هستم
من : بوق بچه شماست؟
مامانم : يا خدا باز چه گندي زده اين ذليل مرده ؟
من : آقاتو قرعه کشي دانشگاه برنده سفر به مشهد مقدس شدن
ميخواستم ببينيم پسر خوبي هست ؟ به درد بردن به اين سفر ميخوره؟
مامانم : ^_^ قربون بچم برم يه تيکه جواهره ، نماز و روزش رو هميشه به جا مياره
اينقدر مهربونه بچم ، فقط تا موز ميبنه مثل حيون وحشي بهشون حمله ميکنه
پاکه ، معصومه ، دليل زندگي من و باباشه ، قربونش برم مثل ميمون دلقک بازي درمياره تا ما بخنديم
من : تو که اينقدر منو دوس داري چرا بروز نميدادي ؟
مامانم : تويي اي خاک تو سرت گوساله ، حالا منو دس ميندازي ؟
بزار بابات بياد نشونت ميدم ذليل مرده خاک تو سرت دلقک ، خدافظ !
يعني خدايي عواطف مادراي ايراني تو حلقم !
غضنفر داشته تو اتوبان 180 تا سرعت ميرفته، افسره جلوشو ميگيره، بهش ميگه: شما گواهينامه دارين؟ يارو ميگه نخير! ميگه : كارت ماشين چي؟ مرده ميگه: دارم ولي مال خودم نيست، مال اون بدبختيه كه جسدش تو صندوق عقبه! افسره كف ميكنه، ميره سريع به مافوقش گذارش ميده. خلاصه بعد از يك ربع سرهنگ مافوقش مياد، از مرده ميپرسه: آقا شما گواهينامه و كارت ماشين ندارين؟! يارو ميگه: چرا قربان، بفرمايين! دست ميكنه از تو داشبرد گواهينامه و كارت ماشين رو درمياره، ميده خدمت سرهنگ. سرهنگه ميگه: ميتونم صندوق عقب ماشينتونو بازرسي كنم؟ غضنفر ميگه: خواهش ميكنم، بفرماييد. سرهنگه ميره در صندوق عقب رو باز ميكنه، ميبينه اونجا هم خبري نيست. برميگرده به مرده میگه: ولي زيردست من گزارش داده كه شما گواهينامه و كارت ماشين ندارين و يه جسد هم تو صندوق عقب ماشينتونه! غضنفر ميگه : نه قربان دروغ به عرضتون رسوندن! خودتون كه مشاهده كردين. به خدا اين افسره عقدهايه! دوست داره بيخودي به ملت گير بده! لابد بعدشم گفته كه من داشتم 180 تا سرعت ميرفتم !
يه بار زنگ زدم به پليس گفتم :
الوووووو پليس !!!
گفت :بله بفرماييد !!
گفتم کمک ! يه عالمه مرده اينجاست !!!
گفت : يا ابوالفضل ! کجاييي؟؟؟
گفتم : قبرستون !
هيچي ديگه ... فعلا به قيد وثيقه آزادم