رفتن به کتابفروشی با تو احتمالا باید مثل قدم زدن سوفی و هاول بین آسمون و زمین باشه .️
♡
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بفروش
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
اگه توهم بلد نیستی ناتکوین هاتو بفروشی بیا اینجا:
ما نمیگم مارو نفروش بفروش ولی گرون بفروش دستو بالت بازشه
پاش افتاد کلیه هاتونو بفروشید ولی
اونی که تو سختیا کنارتون بود رو نفروشید..
گاهی اوقات واسه داشتن یهسری چیزا،
باید بهای سنگین بدی.
واسه داشتنِ اتاق خواب، خوابتو میفروشی،
واسه شغلت، زمانتو.
یه نوع روابطی هم هست که واسه ادامهدار شدنش،
باید آرامشتو بفروشی.
این رابطهها زیادی گرونن.
رهاش کن!
✿ کپشن خاص ✿
با خودم قرار گذاشته ام ، به وقت تمام بی خیالی ها ، توی تمام کافه ها ، خیابان ها ، کتابفروشی ها ...
خودم را به صرف انواع قهوه و نوشیدنی و موسیقی و شعر ؛ دعوت کرده ام و به قدم زدن روی تمام سنگفرش های پیاده روهای این شهر ...
قرار گذاشته ام با خودم و با آسمان و با ابرها ،
که رهاتر از همیشه در آسمان های خیال ، پرواز کنم و در آغوش ابرهای آرامش ، بخوابم .
و بخندم ،
و آرام باشم ...
قرار گذاشته ام با کبوترها ، گربه ها ، گنجشک ها ،
با برگ ها ، با قاصدک ها ، با گل ها ...
قرار گذاشته ام آنقدر برای خودم باشم که هر جای زندگی که دلم گرفت ؛ با مرورِ حالِ خوب این روزهایم بخندم ،
و هر جا که کم آوردم ؛ بی معطلی با خودم توی کافه ای ، خیابانی ، چیزی ، قرار بگذارم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
هرکی بتونه به مردم حسرت بفروشه
یا کارش میگیره یا دیده میشه....
ایجاد این تصور که اگه منم
اون لباسا رو داشتم شاید قشنگتر بودم،
اگه رابطم اون شکلی بود،
خوشبختتر بودم....
اگه خونم اون پنجره رو داشت
حالم بهتر بود...
ولی تا حالت با خودت خوب نشه،
هیچکدوم از اون سرابها
خوشحالت نمیکنه...
الان تو ترافیک جاده شمال فقط ۲سیب و ذغال بفروشی
میری جزو اون ۴%
گاهی اوقات
واسه داشتنِ یهسری چیزا،
باید بهای سنگین بدی.
واسه داشتنِ اتاق خواب، خوابتو میفروشی،
واسه شغلت، زمانتو.
یه نوع روابطی هم هست که
واسه ادامهدار شدنش، باید آرامشتو بفروشی.
این رابطهها زیادی گرونن. رهاش کن
✿ کپشن خاص ✿
با خودم قرار گذاشته ام ، به وقت تمام بی خیالی ها ، توی تمام کافه ها ، خیابان ها ، کتابفروشی ها ...
خودم را به صرف انواع قهوه و نوشیدنی و موسیقی و شعر ؛ دعوت کرده ام و به قدم زدن روی تمام سنگفرش های پیاده روهای این شهر ...
قرار گذاشته ام با خودم و با آسمان و با ابرها ،
که رهاتر از همیشه در آسمان های خیال ، پرواز کنم و در آغوش ابرهای آرامش ، بخوابم .
و بخندم ،
و آرام باشم ...
قرار گذاشته ام با کبوترها ، گربه ها ، گنجشک ها ،
با برگ ها ، با قاصدک ها ، با گل ها ...
قرار گذاشته ام آنقدر برای خودم باشم که هر جای زندگی که دلم گرفت ؛ با مرورِ حالِ خوب این روزهایم بخندم ،
و هر جا که کم آوردم ؛ بی معطلی با خودم توی کافه ای ، خیابانی ، چیزی ، قرار بگذارم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان